انتخاب فاصله کانونی مناسب
انتخاب فاصله کانونی مناسب
همه ما تصویری مانند تصویر بالا را از یک کارگردان در ذهن خود داریم. تصویری که آنها انگشتان دو دست خود را به گونهای روی هم قرار دادهاند که شکل یک فریم ویدیویی ایجاد شود تا از طریق آن ببیند چه نما و کادربندی برای ضبط بهتر است.
دنیای اطراف ما ۳۶۰ درجه دارد و در هر گوشه و هر زاویهای چیزی دیده میشود. وظیفه کارگردان همراه با فیلمبردار این است که محدوده مشخصی از این زاویه را برای تعریف داستانی که دارند انتخاب کنند و به بیننده نشان دهند.
آنها این کار را با انتخاب فواصل کانونی متفاوت لنزهایی که دارند انجام میدهند.
فاصله کانونی لنز محدوده دید کادر و نما را مشخص میکنند، یا به عبارتی دیگر میتوان گفت فاصله کانونی تعیین میکند که چه بخشی از صحنه در کادر قرار گیرد.
اگر بخواهیم این مطلب را ساده عنوان کنیم، لنزهایی که به عنوان لنز «عریض» (Wide) شناخته میشوند، جزئیات بیشتری از صحنه را به نمایش میگذارند.
لنزهای معمولی (Normal) لنزهایی هستند که تصویر را به صورت عادی ضبط میکنند و تقریباً میتوان گفت مانند تصویری است که بدون لنز رویت میشود و لنزهای «تله فوتو» (Telephoto) لنزهایی هستند که باعث میشوند اشیایی که در فاصله بسیار دور قرار دارند نزدیکتر به نظر آیند.
عمق میدان: انتخاب لنز فقط بر مبنای فاصله نیست
فاصله کانونی لنزها اثراتی در تصویر ایجاد میکنند که ممکن است تصویر را از نظر کارگردان بهتر و مناسبتر کرده و یا کار را خراب کند که یکی از این اثرات، شدیدتر شدن عمق میدان یا قسمتهایی از تصویر است که خارج از فوکوس قرار دارند.
لنزهای عریض باعث میشوند که نواحی خارج از فوکوس در تصویر به حداقل ممکن برسد، درحالیکه لنزهای نرمال و تله فوتو آن را تشدید میکنند.
اگر میخواهید سوژه در مقابل یک پسزمینه خارج از فوکوس و ملایمی قرار بگیرد، از لنزهای نرمال یا تله فوتو استفاده کنید و میزان باز بودن دریچه دیافراگم را بالا ببرید (ضریب f پایین انتخاب کنید).
به عبارتی دیگر، اگر میخواهید پسزمینه سوژه نیز جزء فوکوس تصویر باشد، یک لنز عریض با دریچه دیافراگم بسته (ضریب f بالا) انتخاب خوبی خواهد بود.
زوم: تغییر لحظهای فاصله کانونی
لنزهای زوم شارپ که امروزه تولید میشوند، برای این کاربرد دارند که مجبور به استفاده از یک فاصله کانونی نباشید؛ میتوانید آنها را بسته به نیاز خود تنظیم کنید.
مثلاً اگر در یک صحنهای فاصله کانونی ۵۱ یا ۴۸ میلیمتری بهتر باشد، میتوانید آن را تنظیم کنید و هنگام فیلمبرداری نیز زوم تصویر را کم و زیاد نمایید.
لنزهای معمولی برای شرایط غیرمعمولی
لنزهایی وجود دارد که به نام لنزهای «Extereme» یا «سوپر لنز» شناخته میشوند. لنزهای عریض اکستریم محدوده بسیار وسیعی را نشان میدهند که هم برای چشماندازهای وسیع و هم برای فضاهای بسیار تنگ و کوچک مانند اتومبیل و آسانسورها مناسب هستند.
لنزهای سوپر تله فوتو برای سوژههایی که فاصله بسیار زیادی دارند، میتوانند به کار گرفته شوند؛ مثلاً تصویر خوانندهای که روی استیج و در فاصله بسیار دوری در حال اجراست.
قاب تصویر مانند بوم نقاشی شماست
وقتی فیلم میسازید، درست مانند یک نقاشی هستید که هر ثانیه ۲۵ یا ۳۰ بوم را به بیننده نشان میدهد. ترکیب کادر و فضای همه این تصاویر مهم هستند و فاصله کانونی تعیین میکند که کدام عناصر محیط در آن دیده شوند.
وقتی صحنه را از دید دوربین نگاه میکنید، از خودتان بپرسید که «این قاب به بیننده چه پیامی دارد و چه میگوید؟». آنچه که در تصویر قرار میدهید و نمیدهید را بشناسید.
مثلاً فرض کنید پشت سر بازیگر یک سطل زباله پر از آشغالی قرار دارد که ترکیب کار را خراب کرده باشد. در این حالت میتوانید با از فاصله کانونی بزرگتر و عمق میدان باریکتری استفاده کنید تا آنچه که در پسزمینه و بکگراند وجود دارد، از تمرکز و توجه بیننده خارج شود.
یا مثلاً فرض کنید که یک قصر بزرگ و زیبا در پشت تصویر دیده میشود و سوژه شما هم یک شاهزاده است. در این صورت از یک لنز عریضتر استفاده کنید تا تصویر بهتری به ثبت برسانید.
تمامی عناصری که در تصویر خود میآورید، باید به روایت داستانی که میخواهید بگویید کمک کنند، اگر چیزی در تصویر وجود دارد که با ترکیب و فضای آن همخوانی ندارد، آن را برش دهید یا حذف کنید.
مثلاً آیا وجود مادر عروس در پسزمینه تصویر کمکی به داستان عکس یا فیلمی که میگیرید میکند؟ اگر اینچنین است او را وارد کادر کنید. یا به طور مثال، آیا تصویر بچههای بازیگوشی که پشت سر عروس و داماد مشغول بازی هستند، به فضای عاشقانه تصویر آنها چیزی اضافه میکند؟ بعید به نظر میرسد!
ضریب برش
تاریخچه دوربینهای ۳۵ میلیمتری به دهه ۱۹۳۰ میلادی برمیگردد و صحبت از لنزها معمولاً مرتبط با این نوع از دوربینها بود، اما باید دانست که همه دوربینها شبیه به یکدیگر نیستند.
بسته به اندازه سنسور دوربین، لنزها ممکن است فضای کمتر یا بیشتری از فریم را پوشش بدهند، یعنی بخشی از کادر ممکن است در تصویر دوربین دیده نشود.
در اینجاست که مفهومی به نام «ضریب برش» مطرح میشود که نشان میدهد چه اندازه از تصویر در یک دوربین، نسبت به دوربین فیلمبرداری ۳۵ میلیمتری برش میخورد.
برای مثال، دوربینهای با استاندارد «MFT» ضریب برش ۲x دارند که این بدان معنی است که فاصله کانونی لنز اگر روی یک دوربین با استاندارد «MFT» قرار داده شود، دو برابر خواهد شد.
یک لنز ۵۰ میلیمتری تبدیل به لنز ۱۰۰ میلیمتری تله فوتو میشود و فاصله کانونی یک لنز ۲۸ میلیمتری معادل یک لنز نرمال ۴۸ میلیمتری خواهد شد.
اگر این مطلب کمی گیجکننده بود، نگران نباشید. به مرور زمان که اطلاعات و تجربه بیشتری از کار با لنزها پیدا کنید، آن را درمییابید.
لنزی که حتماً باید داشته باشید
لنزهای «زوم» عالی هستند و یک لنز ۲۴ تا ۷۰ میلیمتری با ضریب f معادل f/2.8 را میتوان در بسیاری از شرایط مختلف به کار گرفت. اما لنزی که باید همه عکاسان همراه داشته باشند، لنز ۵۰ میلیمتری با ضریب f معادل f/1.8 است.
این لنز بسیار ارزانقیمت است و اگر درست از آن استفاده شود، تصاویر بسیار خوبی با آن میتوانید بگیرید. ضریب f بالای آن برای گرفتن تصاویر پرتره کلوز آپ واقعاً عالی است و میتوان گفت یکی از لنزهایی است که به راحتی میتواند به ویدیویی که ضبط میکنید، ظاهری حرفهای و جذاب ببخشد.
البته بهتر است یک مورد را فراموش نکنید. این لنز عمق میدان بسیار باریکی دارد و اگر سوژه حتی چند سانتیمتر حرکت کند، خارج از فوکوس دوربین قرار خواهد گرفت. برای همین باید از ابزارهای کمکی فوکوس مانند «Focus Peaking» در دوربین استفاده کنید.
از کارهای کوچک شروع کنید
انتخاب فاصله کانونی میتواند کار دشواری باشد؛ خصوصاً اگر از لنزهای زوم استفاده کنید که از ۲۴ تا ۱۳۵ میلیمتری در دسترس هستند. برخی از فیلمسازان با قواعد و اصول پایهای فیلمبرداری جلو میروند تا دردسر فاصله کانونی و مسائل مربوط به آن را نداشته باشند.
فیلمبردار « Sayombhu Mukdeeprom» تصویربرداری یکی از فیلم ها را با یک لنز ساده ۳۵ میلیمتری (که کمی از لنز نرمال عریضتر بود) انجام داده و همینطور «Yasujiro Ozu»، فیلم هنری «Down by Law» محصول سال ۱۹۸۶ را تنها با یک لنز ۵۰ میلیمتری فیلمبرداری کرده است.
نیازی نیست خیلی تجهیزات کاری خود را توسعه دهید و بهتر است ابتدا کارهای خود را با فواصل کانونی اندکی شروع کنید.
فواصل ۲۸، ۵۰، ۸۵، یا ۲۸، ۳۵ و ۵۰ برای عکاسی در فضای بسته مناسب است و نیازی به استفاده از لنزهای بلند و عریض نیست.
سعی کنید با این فواصل کانونی، همه چیز را در کادر قرار دهید. تغییر لنز در تصاویر مختلف باعث میشود که تفاوت فواصل کانونی را به صورت تجربی و عملی درک کنید و حتی قبل از شروع کار، با مشاهده صحنه بتوانید حدس بزنید که کدام لنز بهترین انتخاب است.
دیدگاهها (0)