در این مقاله ۳۰ اصطلاح رایج در تدوین را آوردهایم که هم افراد حرفهای و هم افراد تازهکار باید با آنها آشنا باشند. توجه داشته باشید که دانستن این موارد در تدوین و تولیدات ویدیویی از اهمیت خاصی برخوردار است.
۱) «Aspect Ration» (نسبت ابعاد)
«Aspect Ratio» نسبت ابعاد ویدیو به یکدیگر را نشان میدهد. این نسبت با یک ضریب مشخص میشود. رایجترین آنها ۴:۳ ، ۱۶:۹ و ۱.۸۵:۱ است.
در تصویر زیر نسبتهای دیگر را میبینید:
۲) «B-roll»:
این تکنیک در تدوین ویدیو انعطاف ایجاد میکند. با استفاده از آن میتوان در ویدیوهای مصاحبه، فیلمهای عروسی و پخش اخبار روایت بهتری ایجاد کرده و جزئیات بیشتری را به نمایش گذاشت.
فرض کنید تصویری از قدم زدن یک فرد در پارک را فیلمبرداری کردهاید و در تصویر دیگری، زاویه متفاوتی از او را به نمایش گذاشتهاید. از تصویر زیر میتوان به عنوان «B-roll» برای تفکیک این دو صحنه استفاده نمود.
۳) «Bit Rate» (نرخ بیت یا نرخ داده):
نرخ بیت (Bit Rate) یا نرخ داده (Data Rate) در واقع میزان حجم دادهها در هر ثانیه از ویدیو را مشخص میکند و معمولاً برحسب کیلوبایت بر ثانیه (kbps) مشخص میشود. نرخ بیت میتواند متغیر (Variable) یا ثابت (Constant) باشد.
۴) «Close Up» (کلوز آپ):
نماهای نزدیک یا بسته که تصویر سوژه مورد نظر را از فاصله بسیار کمی نشان میدهد. برای مثال، اگر سوژه مورد نظر یک فرد باشد، در نمای نزدیک، تنها صورت وی به نمایش درمیآید.
۵) «Color Temperature» (حرارت رنگ):
حرارت یا دمای رنگ معیاری است که با واحد کلوین درجهبندی شده و محدودهای از رنگهای گرم تا سرد را دربرمیگیرد.
این اصطلاح برای نور قابل مشاهده در یک تصویر به کار میرود. برای مثال، رنگهای سرد اغلب دارای تهرنگ آبی هستند و رنگهای گرم به قرمز و نارنجی متمایلند.
۶) «Compositing» (ترکیببندی):
این اصطلاح در تدوین و ویرایش فوتیجها به کار میرود و به فرآیند ترکیب چند تصویر مختلف با استفاده از یک نرمافزار تدوین ویدیویی اشاره دارد.
۷) «Compression» (فشردهسازی):
فشردهسازی فرآیند کاهش حجم داده در یک فایل ویدیویی است. این کار زمان ارسال و انتقال فایل را بسیار کوتاه میکند.
هرچند که فشردهسازی یک ویدیو به زمان نیاز دارد، اما باید در نظر داشت که بعد از فشردهسازی، فایل ویدیویی فضای بسیار کمتری را اشغال خواهد کرد.
۸) «Crop Factor» (ضریب برش):
ضریب برش عددی است که نشان دهنده نسبت سایز سنسور یک دوربین به سایز سنسور دوربین تمام فریم (Full frame) را مشخص میکند.
اگر فاصله کانونی لنز دوربین خود را بر ضریب برش آن تقسیم کنید، فاصله کانونی ترکیبی لنز بر سنسور به دست میآید.
۹) «Cut-in» (Insert Shot):
نمای درون برش یا «اینسرت شات» به نمایی گفته میشود که تصاویری از اشیای مرتبط با سوژه را به نمایش میگذارد. از این نماها به خوبی میتوان در تکنیک «B-roll» استفاده کرد.
۱۰) «Foley» (صداسازی):
به عمل تولید یا بازسازی صدا برای فیلم گفته میشود. صداهایی مانند صدای طبیعت، صدای جویدن غذا و … به طور طبیعی ضبط نمیشوند و لازم است که در استودیو مجدداً آنها را به صورت جداگانه تولید کرد.
۱۱) «Frame Rate» (نرخ فریم):
نرخ باز و بسته شدن شاتر یا تعداد تصاویری که سنسور در هر ثانیه برای ضبط ویدیو رکورد میکند و از انواع آن میتوان به ۲۴، ۲۵، ۲۹.۹۷، ۳۰، ۵۰، ۶۰ و … اشاره کرد. تعداد فریم در هر ثانیه و به صورت «FPS» بیان میشود.
۱۲) «High Definition Media Interface» (HDMI) :
رابط چندرسانهای وضوح بالا یا به اختصار «HDMI» نام رابطی است که صدا و تصویر را به دستگاههای تلویزیون و مانتیور انتقال میدهد.
اگر میخواهید تصویری را در نمایشگرهای بزرگ نشان دهید حتماً از این کابلها استفاده کنید.
۱۳) «J-Cut»:
«برش J» یا «J کات» به شیوهای در تدوین گفته میشود که در آن بیننده همچنان که در حال تماشای صحنه اول است، صدای صحنه دوم پخش میشود و اندکی بعد، تصویر به صحنه دوم انتقال مییابد.
توجه کنید که «J-Cut» مخفف «Jump Cut» نیست و انتخاب این نام به خاطر شکلی است که لاین صدا و تصویر در نرمافزار تدوین به خود میگیرد.
۱۴) «Jump Cut» (برش پرشی):
استفاده از برش پرشی در فیلم باعث میشود که کار شما آماتور به نظر برسد. برش پرشی به تغییر ناگهانی بین کلیپها و سکانسهای مختلف گفته میشود.
هرچند که برش پرشی کاربردهای خاص خود را نیز دارد، استفاده نامناسب و زیاد از آن جلوه خوبی ندارد و باعث کمارزش شدن اثر میشود.
۱۵) «L-Cut»:
«برش L» یا «L کات» به شیوهای در تدوین گفته میشود که در آن صحنه اول به صحنه دوم تغییر پیدا میکند و در عین حال صدای صحنه اول در ابتدای صحنه دوم شنیده میشود.
انتخاب این نام به خاطر شکلی است که لاین صدا و تصویر در نرمافزار تدوین به خود میگیرند.
۱۶) «Lower Third»:
عبارت «یک-سوم پایینی» از «قانون یک-سوم» مشتق شده است. «یک-سوم پایینی» به متنی اطلاق میشود که عموماً در شبکههای خبری، مصاحبهها و … استفاده میشود.
۱۷) «Memory Bank» (بانک حافظه):
منظور از بانک حافظه، کارت حافظه یا دیسک حافظه نیست.
۱۸) «Non-Linear Editing» (NLE):
NLE ها یا به عبارتی دیگر، سیستمهای تدوین غیرخطی، سیستمهایی هستند که در آنها تدوین به صورت غیرمخرب انجام میشود و عمدتاً شامل ویدیو (NLVE) و صوت (NLAE) است. عبارت غیرخطی دقیقاً در مقابل تدوین خطی قرار دارد که از دهه ۱۹۰۰ انجام میشد.
۱۹) «Pans»:
حرکت پن به حرکات افقی گفته میشود که با دوربین گرفته میشود. این حرکت برعکس حرکت تیلت (Tilt) یا عمودی است.
۲۰) «Pixel Aspect Ratio» (نسبت ابعاد پیکسلی):
پیکسلها در واقع مربعهای کوچکی هستند که هر کدام دارای یک رنگ هستند و هزاران پیکسل در کنار یکدیگر تصاویر دیجیتالی را میسازند.
درحالیکه «نسبت ابعاد» نرخ طول و ارتفاع ویدیو را مشخص میکند، «نسبت ابعاد پیکسلی» به نسبت طول و ارتفاع پیکسلها اشاره دارد. از نسبتهای ابعاد پیکسلی مرسوم میتوان میتوان ۱:۱ را مثال زد.
۲۱) «Press Kit»:
«پرس کیت» مجموعهای از اطلاعات درباره یک محصول است که برای آگهی و تبلیغات به مطبوعات و رسانهها ارائه میشود.
این اطلاعات عموماً شامل جزئیاتی از زمینه کار، بیوگرافی بازیگران و عوامل، خلاصهای از داستان، سوال و جوابهایی از عوامل کار مانند کارگردان و …، تصاویری از اثر و نقد و نظراتی درباره آن است.
۲۲) «Resolution» (رزولوشن):
رزولوشن به تعداد پیکسلهای عمودی و افقی موجود در یک ویدیو گفته میشود. از رزولوشنهای رایج میتوان به رزولوشن ۶۴۰×۴۸۰ (SD)، ۱۲۸۰×۷۲۰ (HD) و ۱۹۲۰×۱۰۸۰ (HD) اشاره کرد.
اغلب رزولوشن را تنها با تعداد پیکسلهای عمودی بیان میکنند که در این صورت، موارد ذکر شده به صورت ۴۸۰p، ۷۲۰p و ۱۰۸۰p خواهند بود.
۲۳) «Shot List» (فهرست برداشتها):
«شات لیست» در واقع چکلیستی است که شامل تمامی برداشتهایی است که فیلمبردار باید آنها را ضبط کند. با برنامهریزی و تهیه چنین لیستی قبل از فیلمبرداری، میتوانید بازدهی کار را بالا برده و در زمان و هزینه تولید صرفه جویی نمایید.
۲۴) «Storyboard» (استوری-بورد):
استوری بورد مجموعهای از تصاویر نقاشی شده از تمامی صحنههای فیلم است.
تهیه استوری بورد راهی مستقیم و سازماندهی شده برای به تصویر کشیدن آن چیزی است که باید فیلمبرداری شوند یا در یک کار پویانمایی، انیمیشن آنها تهیه شود.
۲۵) «Synchronization» (همگامسازی):
منظور از این عبارت در صنعت فیلمسازی، همگام بودن و هماهنگ بودن صدا با تصویر است.
۲۶) «The Rule of Thirds» (قانون یک-سوم):
قانون یک-سوم یکی از مواردی است که هنگام فیلمبرداری باید به یاد داشته باشید تا تصویر از نظر زیباییشناسی خوب به نظر برسد.
برای این کار، یک صفحه دوز (سه در سه) را در تصویر به گونهای فرض کنید که آن را به ۹ قسمت تقسیم میکند. طبق قانون یک-سوم، قسمتهای مهم و مورد توجه در تصویر بهتر است که روی نقاط تقاطع و خطوط هر بخش قرار گیرند تا بهتر دیده شده و تصویر زیباتری ایجاد نماید.
۲۷) «Three-point Lighting»:
نورپردازی سهنقطه روشی برای نورپردازی است که برای تراز کردن تصویر، بیشتر سایهها در آن از بین میرود و کنتراست زیبایی در تصویر ایجاد میکند. این سه نور معمولاً نور پرکننده (Fill)، نور اصلی (Key) و نور پسزمینه (Backlight) هستند.
۲۸) «Tilts»:
حرکت پن به حرکات عمودی گفته میشود که با دوربین گرفته میشود. این حرکت برعکس حرکت تیلت (Pan) یا افقی است.
۲۹) «White Balance» (تراز سفیدی):
تراز سفیدی در یک تصویر هنگامی برقرار است که قسمتهای سفید در آن کاملاً سفید دیده شوند. برای مثال، در تصویری که تراز سفیدی آن تنظیم نباشد، نواحی سفید عکس دارای تهرنگ زرد، سبز، قرمز یا … هستند.
به عبارتی دیگر به فرآیند ثبت دقیق و واقعی رنگها «White Balance» گفته میشود. امروزه اغلب دوربینهای عکاسی گزینه تنظیم خودکار تراز سفیدی را دارند.
۳۰) «Wide Angle»:
لنزهای که دارای زاویه عریضی هستند، فاصله کانونی کوتاهی متناسب با ابعاد لنز دارند.
این لنزها در فاصله یکسان با سوژه، نسبت به لنزهای معمولی، جزئیاتی بیشتری از سوژه را به نمایش میگذارند و اینطور به نظر میرسد که به آن نزدیکترند.
توجه داشته باشید که اگر در فیلمسازی از لنزهای عریض استفاده کنید، تصویر به صورت کشیده و پیچخورده (Warped) دیده خواهد شد.
دیدگاهها (0)