هفت توصیه «آرون سورکین» برای خلق کاراکترهای به یاد ماندنی
هفت توصیه «آرون سورکین» برای خلق کاراکترهای به یاد ماندنی
شهرت «آرون سورکین» فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی به خاطر نوشتن دیالوگهای تند و تیز و هوشمندانهاش است، اما لحن و صدای کاراکتر آخرین چیزی است که او هنگام خلق یک کاراکتر به آن فکر میکند.
او که در سال ۲۰۱۰ و برای نوشتن فیلمنامه «The Social Network» برنده جایزه اسکار شد، از زمان کودکی و وقتی که پدر و مادرش او را به تماشای تئاتر میبردند، عاشق دیالوگها و صداها شد. «آرون سورکین» در سال ۱۹۹۲ با فیلمنامه اقتباسی از نمایش خود به نام «A Few Good Men» وارد هالیوود شد و هنوز هم اعتقاد دارد که دیالوگها مانند موسیقی هستند، اما تا زمانی که طرح یک فیلمنامه و نیز کاراکترهای آن را نداشته باشد، نمیتواند آنها را شکل دهد.
او یک بار در جلسه سوال و جواب در اندیشکده «Aspen Institute» گفت: «من فکر میکنم وجود طرح فیلمنامه یک امر ضروری برای کاری است که میخواهم انجام دهم که همان نوشتن دیالوگ است، اما تا زمانی که این طرح وجود نداشته باشد نمیتوانم دیالوگ بنویسیم».
در این مقاله هفت نکته مهم برای خلق کاراکتر را میخوانید که مستقیماً از صحبتهای «سورکین» هستند:
-
بدانید که او (یعنی کاراکتر) چه میخواهد و چه چیزی جلوی او را برای رسیدن به آن گرفته است
«آرون سورکین» نیز مانند «دیوید ممت» از نمایشنامهنویسی به سمت فیلمنامهنویسی گرایش پیدا کرده و اصول درام و نمایش را کار کرده است. اما تفاوتی که با «ممت» دارد در اینجاست که «ممت» کاراکترها را حول اعمال و رفتارهای آنها خلق میکند، اما «سورکین» آنها را با اهداف و خواستههایشان شکل میدهد.
او در این باره میگوید: «همه چیز به اهداف و موانع آنها برمیگردد. افراد دنبال چیزی هستند و در مسیر رسیدن به آن موانعی وجود دارد. کاراکتر دنبال یک دختر است، دنبال پول است، دنبال این است که خود را به فیلادلفیا برساند. (این) مهم نیست، مهم این است که او شدیداً خواستار آن است. اگر به آن نیاز داشته باشد، حتی بهتر هم میشود».
او درباره مشخصات فیزیکی کاراکتر نیز میگوید: «این مورد قطعاً آخرین اولویت است، اگر اصلاً در میان اولویتها قرار گیرد». در واقع حتی زمانی که جنسیت کاراکترها در یک صحنه مهم باشد، او این مسئله را نیز کنار میگذارد. «میدانید… من به این فکر نمیکنم. مثلاً اینکه یک زن این کار را اینگونه انجام میدهد، نحوه صحبت کردن یک زن اینگونه است. من فکر میکنم این به نوعی تعمیم دادن به حساب میآید و غیرممکن به نظر میرسد».
-
همدرد باشید
وجود همدردی و عاطفه ضروری است، مخصوصاً زمانی که شخصیتهای ضدقهرمان خلق میکنید که این در نحوه نگاه «سورکین» به نسخه «مارک زاکربرگ» بنیانگذار فیسبوک، در فیلم «Social Network» با بازی «جسی آیزنبرگ» و نسخه «استیو جابز» مخترع بزرگ، در فیلم «Steve Jobs» با بازی «مایکل فاسبندر» مشهود است. او میگوید: «شما باید احساس همدردی و شناخت کنید. نمیتوانید کاراکتر خود را قضاوت نمایید». «حتی ضدقهرمانانی مانند کاراکتر با بازی «جک نیکلسون» در فیلم «A Few Good Men» را باید طوری خلق کنید که گویا آنها میخواهند پرونده اعمالشان را برای خدا آماده کننده تا بگویند چرا لایق بهشت هستند».
-
آنچه که دوست دارید را مخفی نکنید، اما موعظه هم نکنید
«سورکین» خالق سریالهای تلویزیونی چون «The West Wing»، «Sport Night»، «Studio 60 on the Sunset Strip» و «The Newsroom» بوده است، اما هدف او هرگز این نبوده که بگوید همه چیز چگونه باید باشد، بلکه او به نوعی ایدهآلگراست. او میگوید: «همه چیز به دون کیشوت بازمیگردد» (شخصیت و قهرمان ادبی محبوب او) «این شخص که احساس میکرد در دنیایی کوچک زندگی میکند، تا لبه ظلم و بیرحمی کشیده میشود و یک مرد مسن لاغر اندامی بوده که دچار جنون بوده و بر این پافشاری میکرد که اگر بتوانی مانند یک شوالیه رفتار کنی، میتوانی یک شوالیه باشی». برای همین بود که «سورکین» به کاراکترهایی با اهداف ایدهآل و آرمانی گرایش پیدا کرد؛ حتی اگر شیوه عمل آن کاراکتر احمقانه و دیوانهوار باشد، درست مانند ضدقهرمان فیلم «Charlie Wilson’s War» محصول ۲۰۰۷٫
-
کاراکتر خود را با افراد واقعی اشتباه نگیرید
با وجود اینکه «سورکین» درباره شخصیتهای واقعی فیلمنامه نوشته، اما او آنچه که روی کاغذ آورده را مانند یک نوآوری تازه میبیند. از نظر او «ویژگی افراد و ویژگی کاراکترها تقریباً هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند». «میدانم که شاید اینطور به نظر برسد که این دو با هم مرتبط هستند، چون ما کاراکترها و افراد واقعی را مثل هم میبینیم، اما افراد طبق دیالوگ صحبت نمیکنند، زندگی آنها در مجموعهای از صحنهها قرار نمیگیرد که یک قوس روایی ایجاد کند. قواعد درام فاصله زیادی با خصوصیات زندگی (واقعی) دارد».
-
اجازه دهید کاراکترهایتان شکست بخورند
گاهی پیش میآید که ما کاراکترهایمان را بسیار دوست داشته باشیم و از اینکه آنها را در وضعیت بدی ببینیم متنفریم. اما برای اینکه مخاطب نیز کاراکتر و داستان را دوست داشته باشد، آنها باید در مقابل موانعی که سر راه اهدافشان قرار گرفته بایستند و خودی نشان دهند. «لازم نیست حتماً آنها به اهدافشان برسند. آنها میتوانند شکست بخورند. اما باید به سختی و تا جای ممکن تلاش کنند. هدف باید کاملاً مشخص باشد. مانع سر راه باید دشوار باشد. آنها میتوانند شکست بخورند. (در این صورت) پایان کارشان خوب و خوش نخواهد بود و این هیچ ایرادی ندارد».
-
به آنها لحن و صدا بدهید
شاید بخواهید که کاراکترهای شما متمایز به نظر برسند، اما لحن نوشتن شماست که در نهایت دیالوگها را برجسته جلوه میدهد. پس اگر فکر میکنید کاراکتر به صدای خاصی نیاز دارد و به همین دلیل نمیتوانید وارد جریان و مسیر آن شوید، صدا و لحن خودتان را بیابید.
«سورکین» در ابتدا نمیتوانست چگونه صحنه آغازین جدایی در فیلم «The Social Network» را بنویسد تا درست از آب دربیاید، چرا که هرگز تا آن موقع درباره دو هم کلاسی جوان ننوشته بود. «وقتی که آخرین بار شروع به نوشتن آن کردم، به ذهنم رسید که این دو کاراکتر جوانترین کاراکترهایی هستند که تاکنون درباره آنها نوشته ام و باید صحبتهایشان را طوری مینوشتم که جوان به نظر برسند». او در ادامه میگوید: «فکر میکنم شش خط دیالوگ نوشتم و با خودم گفتم این افتضاح است. آنها باید طوری صحبت کنند که دیگران در نوشتههای من صحبت کردهاند و همینطور هم شد. کاراکترهایی که من مینویسم با نحوه صحبت کردنشان قابل تشخیص نیستند».
-
مطمئن باشید که دیگران میتوانند به خوبی به کاراکترها کمک کنند
«سورکین» میگوید او کاراکترهایش را رها نمیکند. همانطور که خود را برای ایدههایی آماده نگه میدارد که یک بازیگر یا کارگردان ممکن است به فرآیند کار اضافه کند. «نمیدانم من رماننویس خوبی خواهم بود یا خیر. شک من به این خاطر نیست که قدرت توصیف کردنم بد نیست، بلکه من تمایل دارم که شیوه داستانسرایی را به صورت مشارکتی پیش ببرم، چون فکر میکنم در چنین محیطی اتفاقات خارقالعادهای میتواند رخ دهد. از این رو برای این واقعیت آمادهام که ممکن است تغییرات اندکی رخ دهد». «من از وجود چنین همکاری و تعاملی هیجانزده میشوم. واقعاً این را میگویم».
دیدگاهها (0)