۵۱ اصطلاح تدوین و پس تولید که لازم است بدانید
۵۱ اصطلاح تدوین و پس تولید که لازم است بدانید
تدوین و کار پس تولید پس از فیلمبرداری یک اثر ، مانند هر صنعت و حرفه دیگری، دارای زبان مختص به خود است و اصطلاحات و کلمات زیادی در آن وجود دارد.
در این مقاله با ۵۱ اصطلاح رایجی آشنا میشوید که در فرآیند کار تدوین استفاده میشوند. آشنایی با این اصطلاحات کار شما را بسیار آسانتر میکند.
۱) «Batch Capture» (ضبط دستهای):
قابلیت نرمافزار برای وارد کردن اتوماتیک کلیپهای ویدیویی انتخاب شده از منبع فایلها و مبتنی بر دادههای مربوط به فیلمبرداری (به عنوان مثال، ترتیب ضبط یا مدت زمان ویدیوها).
۲) «Chromakey» (کروماکی):
به روش ایجاد شفافیت (Transparency) در یک ویدیو از طریق انتخاب یک رنگ به عنوان رنگ کلیدی (Key Color) است که برای ترکیب یک تصویر با تصاویر دیگر به کار میرود.
این متد در برنامههای تلویزیونی برای ترکیب تصویر گرافیکی آب و هوا در پسزمینه و تصویر مجری در جلوی آن استفاده میشود.
۳) «Codec» (کدک):
به فناوری فشردهسازی دادهها درون یک فایل ویدیویی گفته میشود. واژه «Codec» سرواژه عبارت «Compression Decompression» است. از محبوبترین کدکهای مورد استفاده میتوان به «H.264» اشاره کرد.
۴) «Color Correction» (تصحیح رنگ):
فرآیندی است که در آن مقادیر مربوط به رنگ (Color) و شدت روشنایی (Luminance) ویدیو را تغییر میدهند تا رنگهای واقعی و دقیق (مانند آنچه در دنیای واقعی است) ایجاد شود.
۵) «Color Grade» (درجهبندی رنگ):
فرآیندی است که در آن مقادیر مربوط به رنگ (Color) و شدت روشنایی (Luminance) ویدیو را تغییر میدهند تا یک فضای هنری و سبکی خاص در تصویر ایجاد شود.
۶) «Compositing» (ترکیب یا کمپوزیت):
قرار دادن چندین لایه ویدیویی در کنار یکدیگر برای ایجاد یک تصویر واحد را «کمپوزیت» میگویند. در یک کمپوزیت ممکن است هر لایه به صورت جداگانه حرکت داشته باشد.
۷) «Continuity» (پیوستگی):
پیوستگی «Visual» (بصری): توالی منطقی در ضبط و تدوین رویدادهای موجود در تصویر، مانند جانمایی دکور، مکان کاراکترها و توجه به گذر زمان.
پیوستگی «Directional» (جهتی): این نوع پیوستگی، به توجه به پرسپکتیو و زاویه دید بیننده و به حفظ ثبات در رابطه دوربین و سوژه گفته میشود و هدف از آن جلوگیری از گیج شدن بیننده هنگام تماشا است.
۸) Crawl :
افکتهای متنی که از سمت راست به چپ (برای زبانهای چپنویس مانند انگلیسی) و چپ به راست (برای زبانهای راستنویس مانند فارسی) استفاده میشوند و در برنامههای تلویزیونی، برای نمایش پیامهای فوری یا شاخصهای بورس و اطلاعات این چنینی استفاده میشود. متنهای این چنینی معمولاً در بالا یا پایین صفحه قرار میگیرند.
۹) «Cross-fade»:
محو شدن آرام آرام یک تصویر یا صدا و ظاهر شدن همزمان صدا یا تصویری دیگر را «Cross-fade» میگویند. به این افکت «dissolve» نیز گفته میشود که به معنی حل شدن یک تصویر در یک تصویر دیگر است.
۱۰) «Cut» (کات یا برش):
تغییر لحظهای و یکباره از یک نما به نمایی دیگر.
۱۱) «Cutaway» (برش انحرافی یا نمای برشی):
نمایی متمایز از تصویر و نمای اصلی (و در عین حال مرتبط که به طور همزمان رخ میدهد). این نما برای جلوگیری از ایجاد «Jump Cut» یا «برش پرشی» استفاده میشود.
۱۲) «Dissolve»:
افکتی که در آن تغییر از یک تصویر به تصویر دیگر به آرامی اتفاق میافتد و یک تصویر در تصویر دیگر محو میشود. نام دیگر آن «Cross-fade» است.
۱۳) «Edit»:
فرآیند انتخاب و گزینش کلیپهای صوتی و ویدیویی و تبدیل آنها به یک فایل واحد را «Edit»، «تدوین» یا «ویرایش» میگویند.
این کار معمولاً با بررسی و بازبینی فایلهای خام و قرار دادن آنها با ترتیب خاصی پشت سر هم انجام میشود.
۱۴) «Edit Decision List» (EDL):
مجموعهای از کارهایی که به صورت دستی یا کامپیوتری تهیه شده و شامل کارهایی است که باید در مرحله پس-تولید و تدوین فیلم انجام گیرد.
۱۵) «Envelopes»:
ابزاری نرمافزاری که با استفاده از آن میتوان قسمتی از صدا یا تصویر را محو کرده یا ظاهر نمود. میتوانید با استفاده از گرههای انیمیشن (Animation Nodes) یا دستگیرهها (Handles) برای تنظیم دقیق افکت محو شدگی استفاده کرد.
۱۶) «Fade»:
کاهش یا افزایش تدریجی شدت صدا یا تصویر که کاربرد آن برای محوشدگی، محوشدگی ویدیو به تصویر سیاه، ظاهرشدگی یا ظاهرشدن ویدیو از تصویر سیاه است.
۱۷) «Filter Effect» (افکت فیلتر):
افکت دیجیتالی که برای تغییر یک پارامتر خاص صوتی یا ویدیوی اعمال میشود؛ مثلاً هنگامی که بخواهیم رنگ یک المان در تصویر یا صدا را تغییر داده و یا تغییراتی در صدا ایجاد کنیم.
۱۸) «High Dynamic Range» (HDR یا محدوده داینامیکی بالا):
این نوع از تصاویر محدوده داینامیکی بالایی نسبت به تصاویری با «محدوده داینامیکی استاندارد» (SDR) دارند و سه نوع ضریب نوردهی مختلف را در یک تصویر جای میدهند.
۱۹) «Jump Cut» (برش پرشی):
برش ناگهانی بین دو نما که سوژه یکسانی را به تصویر میکشد اما مکان تصویر کمی متفاوت بوده و اینطور به نظر میرسد که سوژه از یک صحنه به یک صحنه دیگر پرش داشته است.
۲۰) «Lip Sync» (لیپ سینک):
همگامسازی صحیح صدا با تصویر، به گونهای که حرکات لب و صحبتها با صداهایی که به گوش میرسد همزمان باشد.
۲۱) «Mask» (ماسک):
ماسک برای اعمال تغییر در قسمت خاصی از تصویر اعمال میشود. ماسکهای حرکتی «Track Mask» را میتوان با استفاده از پویانمایی دستی یا اتوماتیک طوری تنظیم کرد که یک سوژه در حال حرکت را دنبال کنند.
۲۲) «Matte»:
«مت» در واقع لایه ثانویهای است که برای ایجاد تغییراتی در لایه اصلی استفاده میشود. با استفاده از متهای آلفا «Alpha Matte»، میتوان قسمتهایی از یک لایه را به حالت شفاف درآورده تا تصویری که در زیر آن لایه قرار دارد، در نواحی شفاف دیده شود.
۲۳) «Montage»:
مجموعهای از تصاویر مختلف که در یک تصویر به کار میروند تا صحنه خاصی را ایجاد نمایند. گاهی ممکن است که اجزای مختلف تصویر ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند، اما برای ایجاد یک پیام جدیدی در کنار یکدیگر قرار داده شده باشند.
۲۴) «Non-linear» (غیرخطی):
اصطلاحی که برای توصیف سیستمهای تدوین ویدیویی به کار میرود که از هارد دیسک برای ذخیره ویدیو استفاده میکند.
در سیستمهای غیرخطی میتوان در هر لحظه به تمام محتوای خام ضبط شده دسترسی داشت، اما در سیستمهای غیرخطی مانند دستگاههای نوار ویدیویی (VCR ها) باید نوارها را به جلو و عقب ببریم تا محتوای مورد نظر خود را پیدا کنیم.
سیستمهای تدوین امروزی همگی مبتنی بر کامپیوتر هستند.
۲۵) «Nonsynchronous sound» (صدای ناهمگام):
صدایی که با تصویر هماهنگ نباشد. این صدا معمولاً توسط دستگاههای ضبط جداگانهای ضبط میشوند.
از انواع این صداها میتوان به صدای محیطی، افکتهای صوتی و یا موسیقی اشاره کرد که در مرحله پس-تولید به فیلم اضافه میشوند.
۲۶) «Plug-In» (پلاگین):
برنامهای که به یک نرمافزار دیگر اضافه میشود و قابلیتهای بیشتری را همراه دارد. به عنوان مثال، در نرمافزارهای تدوین، پلاگینهایی وجود دارد که افکتهای صوتی، قابلیتهای انکود، جلوههای ویژه و … را ارائه میدهند.
۲۷) «Post Production» (پس تولید):
هر عملی که بعد از ضبط و تصویربرداری اولیه در تولیدات ویدیویی انجام میشود، جزئی از مرحله پس-تولید به حساب میآید.
این مرحله معمولاً شامل تدوین، اضافه کردن موسیقی زمینه، صدای افزوده، افکتهای صوتی، عناوین و تیتراژ و انواع جلوههای ویژه است. مرحله پس-تولید آخرین مرحله از تولید است و در طول آن، محصول برای ارائه آماده میشود.
۲۸) «RAID» (Redundant Array of Independent Disks):
روشی برای ترکیب حافظه چندین هارد دیسک و ایجاد یک حافظه یکپارچه برای افزایش سرعت و ثبات آن. «آرایه چندگانه دیسکهای مستقل» در سیستمهای تدوین و رندر کاربرد زیادی دارد.
۲۹) «Rate Stretch»:
ابزاری در سیستمهای تدوین که با استفاده از آن میتوان سرعت یک کلیپ را کم و زیاد کرد و از این طریق، زمان آن را دستخوش تغییر داد.
۳۰) «Raw Footage» (فوتیج خام یا RAW):
فوتیجهای ویرایش نشدهای که از حافظه دوربین استخراج شدهاند.
۳۱) «Real-time»:
اگر یک افکت بدون نیاز به زمان تأخیر یا پردازش بدون درنگ به نمایش درآید و پخش شود، آن را «Real-time» میگویند.
۳۲) «Render» (رندر):
پردازشی که یک کامپیوتر هنگام اعمال یک افکت، ترانزیشن یا کامپوزیت انجام میدهد.
۳۳) «Render time» (زمان رندر):
مدت زمانی که طول میکشد تا یک کامپیوتر تصاویر و فایلهای منبع را طبق دستورات و چیدمان ترتیب داده شده، به یک فایل ویدیویی نهایی تبدیل کرده و خروجی را تحویل دهد.
۳۴) «Ripple Edit»:
ابزاری در نرمافزارهای تدوین که امکان ویرایش یک کلیپ در تایملاین را بدون تغییر در ادیتهایی را فراهم میآورد که جلوتر از آن قرار دارند.
۳۵) «Roll»:
یکی از افکتهای صوتی که معمولاً برای تیتراژ پایانی استفاده میشود و متن از قسمت پایین تصویر به سمت بالای تصویر حرکت کرده و از آن قسمت خارج میشود.
۳۶) «Rough Cut» (برش سردستی):
برش و ویرایش اولیه فوتیجها برای جدا کردن نماهای مناسبی که ضبط شدهاند.
۳۷) «Scene Detection»:
قابلیتی در نرمافزار تدوین برای برش دادن اتوماتیک یک ویدیو بر اساس دادههای مربوط به تاریخ و زمان ضبط فوتیج است.
همچنین ایجاد برش بر اساس تغییر از یک صحنه به صحنهای دیگر نیز در آن امکانپذیر است.
۳۸) «Scrub»:
به حرکت دادن اشارهگر موس در طول تایملاین برای پخش فایل و مشاهده پیشنمایش آن به صورت دستی «Scrub» میگویند.
این واژه قبلاً برای فوتیجهای صوتی استفاده میشد و اکنون برای ویدیوها به کار میرود.
۳۹) «Slide»:
ابزاری در نرمافزارهای تدوین برای جابهجا کردن یک کلیپ در تایملاین به سمت چپ و راست، به طوری که کلیپهایی که قبل و بعد از آن قرار دارند، به طور اتوماتیک در نقطه شروع و پایان برش داده شوند.
۴۰) «Slip»:
فرض کنید در یک نرمافزار تدوین، یک ویدیو کلیپ را به صورتی برش دادهاید که یک دقیقه از آن در تایملاین به نمایش درآمده است.
با استفاده از ابزار «Slip»، میتوانید تعیین کنید که این یک دقیقه از کلیپ، در کدام نقطه زمانی کلیپ اصلی قرار داشته باشد.
۴۱) «Sound bite»:
قسمتی کوتاه از یک صوت ضبط شده که در یک برنامه تدوین شده استفاده میشود؛ مثلاً قسمت مهم و جذابی که از یک مصاحبه برش داده شده است.
۴۲) «Sound Effects» (افکتهای صوتی):
صداهایی که معمولاً قبلاً به روشهای مختلفی تولید شده و آنها را در ویدیوها و فیلمهای سینمایی استفاده میکنند تا تصویر موجود واقعیتر جلوه کند.
برای مثال، فوت کردن در میکروفن و میکس آن با تصاویر طوفان و کولاک میتواند حس واقعی وزش باد در ویدیو را القا کند.
۴۳) «SoundTrack»:
صوت ویدیوی ضبط شده که معمولاً از صداهای طبیعی، صداهای افزوده و موسیقی پسزمینه و … همراه است.
۴۴) «Sweetening»:
یکی از مراحل پس-تولید که در آن موسیقی و افکتهای صوتی به فیلم اضافه میکنند و یا صدای موجود را با فیلترها و افکتها تقویت میکنند.
۴۵) «Synchronous Sound»:
صدایی که همراه تصویر ضبط شده و اصوات و دیالوگها با حرکت لبها همگام (Sync) است.
۴۶) «Time Code»:
آدرسها و عناوین مجزایی که به هر فریم ویدیو اختصاص داده میشود.
وجود «تایمکد» باعث میشود که ویرایش دقیق و فریم به فریم ویدیو امکان پذیر بوده و تدوینگر بتواند زمان و محل دقیق تغییر صحنه در یک ویدیو به طور دقیق تشخیص داده و از آنجا ویدیو را برش دهد.
۴۷) «Timeline»:
رابطی در نرمافزارهای تدوین که ویدیوها بر حسب زمان و ترتیب نمایش در آن قرار میگیرند.
۴۸) «Titling»:
به عمل قرار دادن متن روی تصویر «Titling» گفته میشود. این متن میتواند تیتراژ، زیرنویس یا هر نوع متن دیگری باشد.
۴۹) «Transition»:
هر گونه افکتی که هنگام تغییر از یک صحنه به صحنهای دیگر به نمایش درمیآید. از انواع رایج ترنزیشن میتوان به «Cut»، «Dissolve»، «Fade» و «Wipe» ها اشاره کرد.
۵۰) «Voiceover» (صداگذاری یا صدای افزوده):
صدای گوینده که همراه با موسیقی یا صدای موجود در ویدیو روی آن قرار میگیرد (مانند فیلمهای مستند).
۵۱) «Wipe»:
از جمله ترنزیشنهایی که در آن تصویر از لبهها به صورت خطی یا با یک الگوی خاصی محو میشود و تصویر زیرین در پشت آن نمایان میگردد.
اگر چه این لیست شامل همه اصطلاحاتی نبود که تدوینگران باتجربه با آنها سر و کار دارند، اما میتوان گفت که موارد بسیاری را پوشش میدهد و یادگیری آنها کار شما را بسیار آسانتر خواهد کرد.
دیدگاهها (0)