۵ نکته برتر طراحی صدا از مارتین اسکورسیزی
۵ نکته برتر طراحی صدا از مارتین اسکورسیزی
موسیقی و جلوههای صوتی که در مجموع به عنوان « طراحی صدا » شناخته میشوند، به شدت میتوانند بر اتمسفر، لحن و معنای کلی فیلم تأثیر بگذارند. این نکات از کارگردان معتبر و برنده جایزه، مارتین اسکورسیزی میتوانند به فیلمسازان مشتاق کمک کنند تا یاد بگیرند چگونه از تکنیکهای طراحی صدا برای خلق صحنههای درخشان و از لحاظ احساسی قدرتمندی استفاده کنند و روی مخاطبان تاثیر عمیقی بگذارند.
فهرست مطالب:
- طراحی صدا چیست؟
- چرا طراحی صدا مهم است؟
- ۵ نکته برتر طراحی صدا از مارتین اسکورسیزی
طراحی صدا چیست؟
کار طراحی صدا ، شامل چندین جنبه مرتبط با صدا در تولید یک فیلم است. طراحان صدا مسئولیت های زیادی دارند، از جمله کار با آهنگسازان بر روی نت هایی که در صحنه ها شنیده می شوند، ارائه جلوه های صوتی مناسب، میکس کردن صداهای مختلف با هم برای برجسته سازی محیط، و سایر جنبه های مرتبط با صدا از یک تولید که همه به فرآیند داستان سرایی کمک می کنند.
چرا طراحی صدا مهم است؟
طراحی صدا به ایجاد حال و هوای کلی فیلم کمک میکند، تنش ایجاد میکند و لایه هایی را به صحنه ها اضافه میکند که تنها با تصاویر بصری قابل انجام نیستند. یک طراحی صدای خوب، داستان شما را به کمال میرساند و به مخاطب کمک میکند تا خود را در محیطی که برای او ایجاد کرده اید غوطه ور کند. طراحی صدا همچنین، میتواند سرنخ هایی را در مورد شخصیت ها به مخاطب بدهد و از طریق موسیقی و جلوه های صوتی احساساتی را نسبت به آن ها برانگیزد.
۵ نکته برتر طراحی صدا از مارتین اسکورسیزی:
بخشی از توانایی عظیم کارگردان برنده، جایزه مارتین اسکورسیزی، در جذب تماشاگران به دلیل استفاده زیرکانه او از صدا و موسیقی است. به عنوان مثال، مارتین از آثار آهنگسازان مدرنیست برای جزیره شاتر (۲۰۱۰) استفاده کرد، که حس بیگانه بودن و مخل آسایش بودن مداومی که مارتین برای فیلم می خواست را برآورده کرد. در فیلم راننده تاکسی (۱۹۷۶)، مارتین با آهنگساز مشهور سینما، برنارد هرمن کار کرد تا موسیقی متنی خلق کنند که با ریتم شهر در تضاد باشد و شبیه ریتم درونی تراویس، قهرمان داستان باشد. به این نکات از اسکورسیزی برای خلق صحنه های آتشین و از لحاظ احساسی قدرتمند که تا مدت ها پس از تماشا با مخاطب می مانند توجه کنید:
۱- روی ایجاد حال و هوا و اتمسفر فیلم تمرکز کنید: شما با استفاده از صداهای درست و بجا، می توانید مکان، لحن و احساس هر صحنه را حتی قبل از نشان دادن تصویر مشخص کنید. صدا میتواند تأثیر عمیقی بر تنش، احساسات و دیالوگ ها داشته باشد. مارتین بخاطر سبک طراحی صدا و کیفیت ترک های دیالوگ راننده تاکسی مورد انتقادات فراوانی قرار گرفت، چون در صداها، صدای شهری هم شنیده می شدند- آژیرها، بوق ها، مردمی که در خیابان ها فریاد می زدند. با این حال، این اثر دقیقاً همان چیزی بود که مارتین می خواست: صداهای دور و اطراف دیالوگ بخشی از شخصیت فیلم بود.
۲- هرچه بی پیرایه تر، پرمایه تر: پیشرفت فناوری صدا، قابلیت های صوتی زیادی را به عرصه میکس صدا وارد کرده است. با این گزینه های زیادی که در اختیار داریم ، برخی از طراحان صدا لایههایی از افکتهای صوتی اضافه میکنند که به نظر زیبا میآیند، اما برای داستان فیلم مناسب نیستند. گاهی اوقات طراحی ساده صدا، بهترین انتخاب است. مارتین معتقد است که با اینکه انتخاب ها در طراحی صدا به دلیل پیشرفت های تکنولوژیکی چند برابر شده است، این بدان معنا نیست که باید از هر جلوه صوتی ممکن استفاده کنید. در واقع، مارتین ترجیح میدهد بهجای افزودن صداها، با هدف حذف صداها به اتاق میکس برود. گاهی اوقات، مارتین برای ایجاد یک احساس خاص، صدا را به طور کلی حذف میکند.
۳- خلاق باشید: گاهی اوقات شما بودجه کافی برای جلوه های صوتی حرفه ای را ندارید، یا گاهی اوقات، حتی بهترین جلوه های صوتی هم باز آن چیزی که شما نیاز دارید را فراهم نمی کنند. مارتین و ویرایشگر صدایش در گاو خشمگین، فرانک وارنر، در طراحی صدا خلاقانه عمل کردند. وارنر از صداهای مختلفی مانند شیپور فیل و صداهای حیوانات وحشی استفاده کرد و در ضربات مشت در رینگ ترکیب کرد.
۴- مبتکر عمل کنید: طراحی صدا فقط به این نیست که از کدام جلوههای صوتی استفاده میکنید، بلکه به نحوه استفاده از آن ها نیز مربوط میشود. در برخی موارد، طراحی صدای شما میتواند به رفع یک مشکل بصری کمک کند. مارتین در «خیابانهای پایین شهر» صحنه ای را فیلمبرداری کرده بود که در آن شخصیت ها پشت میزی در یک بار می نشینند. متأسفانه، او زاویه مناسبی را ثبت نکرده بود تا بتواند بین یک نمای وایدشات و یک نمای نزدیک تر از شخصیت هایی که به میز نزدیک می شوند، انتقال داشته باشد. او مجبور شد قانون را بشکند و چارهای نداشت جز اینکه به آن ها را در حالت نشسته برش بزند. این جامپ کات جواب نمیداد، اما مارتین خلاقانه از صدای عقب کشیدن یک صندلی استفاده کرد و آن را روی تدوین نماها قرار داد. در چشم ذهن، شما فکر می کنید که آنها را دیده اید که نشسته اند، اما در واقع این بخاطر طراحی هوشمندانه صدا است.
۵- به حس درونی خود توجه کنید: میکسرها و طراحان حرفه ای صدا ممکن است بدانند چه چیزی از نظر فنی برای یک فیلم مناسب است، اما شما به عنوان یک فیلمساز، باید اگر چیزی وجود دارد که به شدت احساس می کنید نیاز است در فیلم باشد، از دیدگاه و ایده های خود دفاع کنید. در دوران پیش از دیجیتال، به مارتین اغلب در مورد بلند بودن صدا و در نتیجه رفتن آن به سمت محدوده “قرمز” (یعنی عبور از آستانه دیستورت شدن صدا) هشدار داده میشد. در چنین مواقعی، مارتین مجبور بود بر غرایز و حس درونی خود پافشاری کند و صدا را تا جایی که میخواهد و دیستورت نشده بالا ببرد.
دیدگاهها (0)