آشنایی با اکسپرسیونیسم انتزاعی و تاریخچه آن
آشنایی با اکسپرسیونیسم انتزاعی و تاریخچه آن
اکسپرسیونیسم انتزاعی یک جنبش هنری بود که پس از جنگ جهانی دوم در صحنه هنری ایالات متحده آمریکا برجسته شد. این سبک که ریشه در شهر نیویورک داشت، نقطه عطفی در هنر آمریکای قرن بیستم بود.
فهرست مطالب:
- اکسپرسیونیسم انتزاعی چیست؟
- شرح مختصری از تاریخچه اکسپرسیونیسم انتزاعی
- ۴ ویژگی هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی
- ۹ هنرمند برجسته اکسپرسیونیست انتزاعی
- مقایسه هنر انتزاعی و اکسپرسیونیسم انتزاعی
اکسپرسیونیسم انتزاعی چیست؟
اکسپرسیونیسم انتزاعی یک جنبش هنری است که در اواسط قرن بیستم در شهر نیویورک ظهور کرد. این جنبش که ریشه در نقاشی های خودانگیخته و احساس محور داشت، دو سبک اصلی را در بر می گرفت: نقاشی کنشی و نقاشی میدان رنگ یا نقاشی رنگْ پهنه. نقاشی کنشی شامل چکاندن و پاشیدن رنگ بر روی بوم به جای اعمال ضربات فراوان قلمو به صورت مرتب و عمدی است. نقاشی های میدان رنگی هم با نقاط بزرگ و ثابت رنگی تعریف می شوند. برخلاف دیگر سبکهای هنری که بر بازنمایی جزئیاتِ تا حد امکان واقعی تأکید دارند، آثار اکسپرسیونیسم انتزاعی بر انتقال احساسات هنرمند از طریق استفاده از فرمهای سنتی و غیرسنتی متمرکز اند.
شرح مختصری از تاریخچه اکسپرسیونیسم انتزاعی:
اکسپرسیونیسم انتزاعی از آسیب های جنگ جهانی دوم متولد شد و به یکی از جنبش های هنری تعیین کننده قرن بیستم تبدیل شد. در اینجا مروری بر لحظات کلیدی این جنبش در تاریخ هنر خواهیم داشت:
- ریشه های این اصطلاح: در سال ۱۹۲۹، آلفرد بار، مورخ هنر، این اصطلاح را برای توصیف آثار نقاش روسی الاصل «واسیلی کاندینسکی» ابداع کرد، اما این اصطلاح ، پس از جنگ جهانی دوم رایج شد.
- جنگ جهانی دوم: جنگ تأثیر عمده ای بر تولد اکسپرسیونیسم انتزاعی داشت. نویسندگان مدرن، هنرمندان و مجموعه داران هنر به طور یکسان در این دوران از اروپا فرار کردند. بسیاری از آن ها به شهر نیویورک آمدند. اگرچه پابلو پیکاسو و هانری ماتیس تکنیک های بسیاری را اختراع کردند که هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی را تقویت میکرد، اما آن ها در اروپا عقب ماندند.
- ظهور جکسون پولاک: در اواخر دهه ۱۹۴۰، هنرمندی به اسم جکسون پولاک – که به یکی از مشهورترین اکسپرسیونیست های انتزاعی در صحنه نقاشی آمریکا تبدیل شد – شروع به میخکوب کردن بوم های نقاشی خود روی زمین و رنگ پاشیدن به آن ها و ایجاد “نقاشی قطره ای” کرد. پولاک در سال ۱۹۵۶ درگذشت، اما موزهها و گالریهای سراسر جهان همچنان آثار او را به نمایش میگذارند. آثار این هنرمند در حراجی ۶۱ میلیون دلار فروخته شده اند.
- سالهای پس از جنگ: پس از جنگ جهانی دوم، نسل جدیدی از هنرمندان آمریکایی شروع به جلب توجه کردند. هنرمندان اکسپرسیونیست انتزاعی با استفاده از ترکیبی از تکنیک هایی که از ماتیس، پیکاسو، و خوان میرو الهام گرفته بودند و آموزه های هنرمندانی مانند هانس هافمن و جان دی. گراهام، شروع به تعریف سبک خود کردند.
- توسعه جنبش : مجموعه داران هنری مانند پگی گوگنهایم به دیده شدن این جنبش جدید کمک کردند. گالری گوگنهایم، هنر این قرن، نقش مهمی در ترویج آثار اکسپرسیونیستهای انتزاعی ایفا کرد. با ظهور هنرمندان بیشتر، حامیان بیشتری در دنیای هنر درهای خود را به روی هنر انتزاعی باز کردند. مؤسسات بزرگی مانند موزه هنرهای مدرن (MoMA) تماس گرفتند و به دنبال نمایشگاه های بزرگی از نقاشی های انتزاعی بودند. منتقدان هنری مانند کلمنت گرینبرگ نیز به دیده شدن اکسپرسیونیسم انتزاعی کمک کردند.
۴ ویژگی هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی:
اکسپرسیونیسم انتزاعی اصطلاحی است برای چندین سبک هنری، اما آثار درون این جنبش حداقل یکی از این ویژگیهای مشترک را دارند:
۱- نقاشی کنشی: هارولد روزنبرگ، منتقد هنری، در سال ۱۹۵۲ اصطلاح «نقاشی کنشی» یا «اکشن پینتینگ» را برای شناسایی آثار هنری شلوغ نقاشانی مانند جکسون پولاک ابداع کرد. آثار اکشن پینتینگ معمولاً آشفته اند، و شامل پاشیدن رنگ و چکه هایی هستند که بوم را می پوشانند.
۲- اتوماتیسم: یک تکنیک رایج در این جنبش، اتوماتیسم بود، تکنیکی که در آن نقاشان به ناخودآگاه خود اجازه می دادند هنرشان را هدایت کند. رابرت ماترول، نقاش آمریکایی به ویژه حامی این تکنیک بود.
۳- نقاشی میدان رنگ: برخلاف نقاشی های کنشی که از نظر بصری بسیار شلوغ هستند، نقاشی های میدان رنگ، طیف های رنگی ساده روی بوم اند. نمونه هایی از این تکنیک شامل آثار نقاشانی مثل مارک روتکو و نقاشی های دیواری سیگرام در تیت مدرن اند. نقاشی های میدان رنگ همچنان ماهیت انتزاعی دارند، و معمولاً ظاهری منسجم و یکپارچه دارند.
۴- مقیاس های بزرگ نقاشی: در حالی که اکسپرسیونیست های انتزاعی، مخترع نقاشی در مقیاس بزرگ نبودند، استفاده از بوم های بزرگ برای آن ها بسیار متداول شد. به عنوان مثال، نقاشی های پولاک به قدری بزرگ بودند که ترجیح می داد از کف زمین به جای سه پایه استفاده کند.
۹ هنرمند برجسته اکسپرسیونیست انتزاعی:
بسیاری از نقاشان به تعریف جنبش هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی کمک کردند، از جمله:
اَد راینهارت : راینهارت با الهام از بارنت نیومن و دیگر هنرمندان مینیمالیست، هم نقاش و هم معلمی بود که بیشتر با مربع های تک رنگ و اشکال مستطیلی کار میکرد. معروفترین آثار او شامل نقاشیهای «سیاه» اند که در دهه ۱۹۶۰ خلق کرد، که دارای طیف های متفاوتی از سیاه هستند. راینهارت در سال ۱۹۶۷ درگذشت.
بارنت نیومن: نیومن نقاش میدان رنگ در سال ۱۹۴۸ با Onement I به موفقیت رسید. این قطعه اثری روی بوم است که از رنگ قرمز تیره با یک خط نارنجی در وسط تشکیل شده است که دو میدان رنگی ایجاد می کنند. همانطور که در مورد بسیاری از اکسپرسیونیست های انتزاعی این بحث وجود داشت، منتقدان هنری این سوال را مطرح کردند که آیا می توانند آثار نیومن را هنر بدانند یا نه. نیومن در سال ۱۹۷۰ درگذشت.
کلیفورد استیل: استیل در طول زندگی حرفهای خود بر موضوعات والا تمرکز داشت و از سبکی تندخو و دندانه دار استفاده میکرد و اغلب به جای قلم مو، از کاردک استفاده مبکرد. آثار استیل در مقیاس بزرگ بودند و برای برانگیختن احساسات در مقیاسی به همان اندازه طراحی شده بودند. در سال ۱۹۷۹، موزه هنر متروپولیتن در نیویورک بزرگترین نمایشگاه آثار استیل تا به امروز را به نمایش گذاشت – بزرگترین نمایشگاهی که این موسسه تا به حال برای یک هنرمند زنده ترتیب داده است. استیل در سال ۱۹۸۰ درگذشت.
هلن فرانکنتالر: فرانکنتالر تحت تأثیر هنر نقاشانی مثل هانس هافمن و جکسون پولاک، از اشکال و حرکات سیال برای ابراز عشق به طبیعت و فرم ها در محیط های طبیعی استفاده میکرد. یکی از آثار شناخته شده او کوه و دریا است. از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۱، فرانکنتالر با رابرت ماترول، فعال انتزاعی، ازدواج کرد. او در سال ۲۰۱۱ درگذشت.
جکسون پولاک: پولاک که در رأس جنبش اکسپرسیونیستی انتزاعی قرار داشت، هنگام نقاشی قوانین مرسوم را زیر پا می گذاشت و از کف زمین به عنوان سه پایه خود، از رنگ خانه به عنوان وسیله خود و اشیایی مانند چوب و چاقو به عنوان ابزار استفاده میکرد. او پیشگام تکنیک قطرهای و نقاشی کنشی بود و به یکی از اعضای مهم مکتب نیویورک تبدیل شد – گروهی غیررسمی از هنرمندان، نویسندگان، نقاشان و موسیقیدانانی که از سوررئالیسم و جنبشهای آوانگارد آن زمان الهام می گرفتند. از آثار برجسته او میتوان به ریتم پاییزی، همگرایی و شماره ۵ اشاره کرد. پولاک در سال ۱۹۵۶ درگذشت.
لی کرزنر: کرزنر با تخصص در نقاشی و کولاژ، اغلب از این دو تکنیک به صورت پشت سر هم استفاده میکرد. برای او غیرمعمول نبود که نقاشی های خود را واسازی کند و سپس از قطعات آن در آثار کولاژ خود استفاده کند. او با همکار هنرمند انتزاعی خود، جکسون پولاک ازدواج کرد و تأثیر زیادی بر سبک و حرفه او گذاشت. او علاوه بر به اشتراک گذاشتن دانش گسترده خود از هنر معاصر با همسرش، او را با چهره های کلیدی دنیای هنر آشنا کرد. از آثار برجسته کرزنر میتوان به سلف پرتره، طبیعت بی جان و گریز قطبی اشاره کرد. او در سال ۱۹۸۴ درگذشت.
مارک روتکو: روتکو یکی از اعضای مکتب نیویورک بود و با توسعه تکنیکهای نقاشی میدان رنگی و خلق آثاری که دارای بلوکهای رنگی بودند، برای خود شهرت خوبی دست و پا کرد. او بیشتر خودآموخته بود و از فیلسوفانی مانند فردریش نیچه تأثیر می گرفت. اگرچه کارهای اولیه او رنگهای روشن و لبههای نرمتر داشتند، اما رنگهایی که او انتخاب میکرد با بزرگتر شدن تیرهتر میشدند، بهویژه زمانی که سلامتش شروع به از بین رفتن کرد. از مشهورترین آثار هنری او میتوان به نقاشیهای دیواری Seagram، White Center و Black on Maroon اشاره کرد. روتکو در سال ۱۹۷۰ درگذشت.
رابرت مادرول: یکی از بنیانگذاران اکسپرسیونیسم انتزاعی، مادرول ، فلسفه آموخته بود و عناصر نظریات فلسفی را در آثارش هم به کار میبرد. از آثار مهم این هنرمند میتوان به زندان کوچک اسپانیایی، اولیس، و مرثیه به جمهوری اسپانیا شماره ۱۱۰ اشاره کرد. هلن فرانکن تالر، نقاش انتزاعی، همسر سوم او بود. او در سال ۱۹۹۱ درگذشت.
ویلم دکونینگ: دکونینگ، نقاش و مجسمهساز، متولد هلند، زمانی که ۲۲ سال داشت به نیویورک نقل مکان کرد. او مانند پولاک نقاش کنشی جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی و عضو مکتب نیویورک بود. او در سالهای آخر عمر، بر نقاشی از زنان تمرکز کرد و اغلب در ویژگیهای آن ها اغراق میکرد. از معروف ترین آثار او میتوان به زن سوم و زن ششم اشاره کرد. تابلوی او Woman-Ochre در سال ۱۹۸۵ از موزه هنر دانشگاه آریزونا در توسان به سرقت رفت و در سال ۲۰۱۷ بازیابی شد. دکونینگ با همکار نقاش اکسپرسیونیست انتزاعی الین دکونینگ ازدواج کرد. وی در سال ۱۳۷۶ دار فانی را وداع گفت.
مقایسه هنر انتزاعی و اکسپرسیونیسم انتزاعی:
هنر انتزاعی، فرمهای واقعی را رد میکند و در عوض از اشکال، خطوط و طرحهای رنگی استفاده میکند که شبیه چیزی در واقعیت نیستند. این در تضاد با آثار سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی است که لزوماً از همه اشکال بازنمایی اجتناب نمی کنند.
آثار هنری انتزاعی و اکسپرسیونیسم انتزاعی هم مانند سایر سبکهای هنری، از طریق انتخابهای ترکیب بندی، رنگ و سایر عناصر هنری به دنبال برانگیختن واکنش احساسی قدرتمند در بیننده هستند. در حالی که اکسپرسیونیسم انتزاعی ، واکنشی علیه جنبش امپرسیونیسم بود که پیش از آن آمده بود (سبکی که به دنبال به تصویر کشیدن صحنه های گذری زندگی بود)، در عین حال پیشگام موج هنر انتزاعی هم بود. آثاری که در جنبش اخیر انتزاعی ظهور کردند، فاصلههای بیشتری با واقعیت داشتند و محدودیتهای تخیلات مردم را حتی بیشتر از این پیش بردند.
دیدگاهها (0)