شش نکته از کارگردان جیمز کامرون برای کار با بازیگران
شش نکته از کارگردان جیمز کامرون برای کار با بازیگران
جیمز کامرون، کارگردان هالیوود بیش از ۴۰ سال است که فیلم میسازد و دانش زیادی در مورد کارگردانی و همکاری با بازیگران به همراه دارد.
معرفی مختصر جیمز کامرون:
جیمز کامرون فیلمساز، کارگردان، فیلمنامه نویس، تدوینگر، طراح تولید، تهیه کننده اجرایی و فعال محیط زیست کانادایی است. کامرون در سال ۱۹۵۴ در کاپوسکاسینگ، انتاریو به دنیا آمد. در ۱۷ سالگی به همراه خانوادهاش به کالیفرنیا نقل مکان کردند و در کالج فولرتون در رشته فیزیک تحصیل کرد، اما در سال ۱۹۷۷ جنگ ستارگان را دید و از همانجا الهام گرفت که حرفهای جدی را در سینما دنبال کند. جیمز در ۲۴ سالگی اولین فیلم خود را با بودجه کم کارگردانی کرد – یک فیلم کوتاه علمی تخیلی ۲۰۰۰۰ دلاری به نام زنوجنسیس- که درها را به روی تعداد زیادی از مشاغل بعدی در صنعت سرگرمی باز کرد: جیمز یک مدل ساز، یک کارگردان هنری، هنرمند جلوه های ویژه و طراح تولید هم هست.
جیمز کامرون به خاطر کارگردانی آثار پرهزینه ای مانند ترمیناتور ۲، تایتانیک و آواتار که همگی رکوردهای باکس آفیس را شکستند و مرزهای جلوه های ویژه را در صنعت سرگرمی جابجا کردند، شناخته شده است. او در سال ۱۹۹۸ جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برای فیلم تایتانیک (به همراه جایزه بهترین فیلم سال) به دست آورد و در سال ۲۰۱۰ برای کار در فیلم آواتار بار دیگر برنده جایزه بهترین کارگردانی شد. کار او بر روی آواتار همچنین کامرون را به یک فعال محیط زیست صریح تبدیل کرد، به ویژه در رابطه با تلاشها برای حفاظت از جنگلهای بارانی آمازون. کامرون همچنین چندین مستند بر اساس اکتشافات خود در اعماق دریا تولید کرد، از جمله اشباح غوطهور (۲۰۰۳) و بیگانهها در عمق (۲۰۰۵) جیمز سه شرکت تولید فیلم هم تأسیس کرد و یک کاوشگر دریای نشنال جئوگرافیک هم هست.
۶ نکته از نکات جیمز کامرون برای کار با بازیگران :
جیمز بیش از ۴۰ سال است که با بازیگران کار میکند. اینجا فقط تعدادی از نکات ارزشمند او برای همکاری با ستاره های شما آورده شده است.
- بازیگری را انتخاب کنید که چیز غیرمنتظره ای برای شما به ارمغان بیاورد! جیمز انتخاب بازیگر را یک «فرآیند عرفانی» مینامد که در آن شخصیتهای شما – که تا کنون فقط در ذهن شما زنده بودند – دوباره زنده میشوند. او می گوید: «بازیگر قرار است آن شخصیت را تغییر دهد، و این تغییر باید برای شما به عنوان فیلمساز مثبت باشد. در واقع، شما باید کسی را انتخاب کنید که چیزی را بیاورد که انتظارش را نداشتید – چیزی که نه تنها تجسم زنده آن چیزی است که شما تصور می کردید، بلکه حتی ممکن است شما را کمی به چالش بکشد. جیمز اضافه میکند که در حال حاضر نسبت به زمانی که شروع به کار کرده بود، احترام بیشتری برای فرآیند انتخاب بازیگر قائل است. وقتی به فیلمهای خودم نگاه میکنم، به این فکر میکنم که چگونه آن فیلم میتوانست با بازیگر دیگری کار کند؟»
- به هر بازیگر از طریق فرکانس منحصر به فرد خودش توجه کنید. قبل از اینکه تصمیم نهایی خود را در مورد یک بازیگر بگیرید، جیمز توصیه میکند که با آنها آشنا شوید تا بتوانید بسنجید که تا چد همکاری خوبی می توانید داشته باشید. “یکی از چیزهایی که من به دنبال آن هستم این است که آیا هیچ درک و سازشی بین ما وجود دارد؟” ، بعد از آن توضیح میدهد که هر بازیگر فرکانس و انرژی منحصر به فرد خود را دارد. “بعضی از بازیگران بسیار آماده هستند، برخی از آنها سر صحنه می آیند و می گویند “من را هدایت کن.” برخی از بازیگران نیاز به تعریف و تمجید زیادی دارند، برخی از بازیگران اصلاً به آن علاقه ای ندارند… بیشتر بازیگران ترکیبی از اعتماد به نفس و آسیب پذیری دارند. شما باید به دنبال این باشید که آنها چه فرکانسی دریافت می کنند و چه فرکانسی پخش می کنند؟
- خودتان را به جای بازیگرتان بگذارید ! بخشی از توانایی کارگردانی در هدایت بازیگر این است که درک کند آن ها دقیقاً در چه موقعیتی قرار دارند .جیمز میگوید: «من هر فیلمساز مشتاقی را تشویق میکنم که جلوی دوربین برود، وارد یک کارگاه بازیگری شود تا بفهمد عریان بودن و قرار گرفتن در کانون توجه در ذهن و مقابل میلیونها نفر چه احساسی دارد. و از این تصور که بازیگران درجه یک فقط وارد کار می شوند و از خودشان مراقبت می کنند، خودداری کند.» وقتی انگیزه های شخصیت در صحنه را برای بازیگر خود توضیح می دهید، باید بتوانید خود را به جای بازیگر قرار دهید. این میتواند از شما کارگردان بهتری بسازد.
- در تمرینات با بازیگران ارتباط برقرار کنید. جیمز طرفدار پر و پا قرص تمرینهایی نیست که تمام ظرافتها و ضربانهای یک فیلمنامه را تمرین می کنند. در عوض، او تمرین را بیشتر به چشم یک وورکشاپ میبیند. “من دوست دارم تمرین هایی داشته باشم تا بتوانیم در مورد ایده ها صحبت کنیم – ایده ها را قفل نکنیم، بلکه آن ها را سرپا نگه داریم. من اغلب متوجه میشوم که دیالوگها عوض میشوند.» او نمونهای از تایتانیک مثال میزند ، جایی که کیت وینسلت در حین تمرین پیشنهاد کرد که رز به جای اینکه همانطور که نوشته شده بود با کلاه به نامزدش ضربه بزند به او تف کند. جیمز میگوید: «این ایده خیلی عالی بود، چون یک اشاره به صحنه قبلی بود. بیلی زین بیچاره هم اصلاً دوست نداشت که یک تف بزرگ ۵۰ بار به صورتش پرتاب شود ، اما فکر میکنم لحظه خوبی بود.»
- آماده باشید تا برنامه ریزی های خود را از پنجره بیرون بیندازید! هر فیلمبرداری دقیقاً طبق برنامه ریزی پیش نمیرود. ممکن است ایدههای متفاوتی به وجود بیایند، شخصیتها تغییر کنند یا کل صحنهها نیاز به بازسازی داشته باشند. شما باید با بازیگران خود همکاری کنید و به آنها گوش دهید. جیمز میگوید: «بازیگران از این متنفرند که کارگردانها بگویند: «بله ایده تو خوبه، اما این پلان فقط زمانی جواب میده که از اونجا به اونجا بری». بعد هم بازیگر میگوید: «خب، چرا من دارم به سمت اونجا میرم؟» و این یک سؤال مشروع است.» از وابستگی بیش از حد به صحنه به شکلی خاص خودداری کنید و آن را بیشتر به عنوان یک کار در حال پیشرفت در نظر بگیرید. “شما باید آماده باشید که پیش فرض های خود را کنار بگذارید، استوری بوردهای خود را کنار بگذارید و ناب ترین انتخاب را داشته باشید.”
- بدانید از چه چیزی محافظت کنید و چه چیزی میتواند تغییر کند. برخی از لحظات در یک فیلمنامه ممکن است قابل تغییر باشند، اما برخی دیگر ممکن است نیاز داشته باشند که دقیقاً به همان صورت که نوشته شده اند انجام شوند. شما باید موقع همکاری با افراد دیگری که دنیای فیلم شما را زنده می کنند، از آن بخش هایی از ایده های خود که غیرقابل مذاکره هستند محافظت کنید. جیمز میگوید: «فرض کنید که بازیگر یک دیالوگ را تغییر میدهد، اما آن دیالوگ بعداً جایی انعکاس دارد و یک شخص دیگر همان را کلمه به کلمه تکرار میکند. شما باید از بازیگر درخواست کنید که، “لطفاً دیالوگ را همانطور که نوشته شده بگو، چون در پرده ۳ این دیالوگ به گونه ای طنین انداز خواهد شد.” اگر بازیگر بداند چرا باید یک کار را انجام دهد، برای آن ها بسیار راحت تر خواهد بود. “
دیدگاهها (0)