میزانسن در فیلم به چه معناست؟
میزانسن (Mise-en-Scène) یک اصطلاح فرانسوی است که در سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی استفاده میشود و به معنی چیدمان صحنه است. این واژه به تمام عناصری اشاره دارد که در مقابل دوربین یا روی صحنه قرار میگیرند و بر نحوه انتقال داستان و ایجاد حس تأثیر میگذارند.
چه مخاطبان متوجهش شوند یا نه، عناصر بسیاری در نمایش ها و فیلم ها وجود دارند که به هدایت توجه بیننده کمک می کنند. در این مقاله، همه چیزهایی که باید در مورد « میزانسن» ، یکی از رایج ترین و در عین حال سخت ترین اصطلاحات هالیوود بدانید آورده شده است.
فهرست مطالب:
- میزانسن چیست؟
- ۱۰ مولفه میزانسن در فیلم
- در تولید یک فیلم چه کسی میزانسن ها را مشخص میکند؟
- میزانسن و تاریخچه نقد فیلم
- ۳ فیلم معروف با میزانسن های به یاد ماندنی
- تأثیرات و کاربردهای میزانسن در سینما
میزانسن چیست؟
Mise en Sène یا میزانسن اصطلاحی است که برای توصیف چیدمان هر صحنه در یک نمایش یا فیلم استفاده میشود و به هر چیزی که روی صحنه یا جلوی دوربین قرار می گیرد – از جمله کاراکترها و بازیگرها – اشاره دارد. به عبارت دیگر، میزانسن یک اصطلاح فراگیر، برای همه چیزهایی است که به ارائه بصری و «ظاهر» کلی یک اثر کمک میکنند، این عبارت وقتی از فرانسوی ترجمه شود، به معنای “قرار دادن روی صحنه” است.
مولفههای میزانسن در فیلم: بررسی ۱۰ مؤلفه حیاتی :
میزانسن برای مخاطب حسی از مکان و زمان ایجاد میکند، خواه متوجهش شوند یا نه. این کار با استفاده از این مولفه ها انجام می شود:
۱- بازیگران:
بازیگران، بازیهایشان و سبکهای اجراییشان، بخشهای مهمی از میزانسن هستند. هنگامی که یک بازیگر روی پرده است، معمولاً نقطه کانونی آن تصویر یا اجراست، بنابراین حضور او اهمیت زیادی برای ظاهر کلی اثر دارد.
۲- مکان و محیط داستان:
مکان یک صحنه، حال و هوای کلی آن را مشخص میکند و به کنش داستان کمک میکند. به عنوان مثال، در صحنهای که در آن مردی از دوست دخترش خواستگاری میکند، یک محیط خانوادگی، حال و هوای کاملاً متفاوتی نسبت به یک فضای عمومی ایجاد میکند.
۳- طراحی صحنه:
طراحی صحنه به هر چیزی که مخاطب در یک صحنه بخصوص میبیند اشاره دارد. این جزئیات به ساختن دنیای مکان داستان کمک می کنند و بافت بیشتری را به داستان اضافه می کنند. اگر صحنه، اتاق خوابگاه باشد، آیا روی میز کتاب و دفتری برای نشان دادن مطالعه کردن وجود دارد؟ یا شاید یک سری جعبه های پیتزا و فنجان های قرمز برای اشاره به یک مهمانی ؟
۴- نورپردازی:
نورپردازی اغلب ابزاری است که حال و هوا و اتمسفر بخصوصی را در صحنه ایجاد میکند. نورپردازی با مایه بالا یا روشن، که اغلب در موزیکال ها و کمدی های عاشقانه استفاده می شود، برای به حداقل رساندن سایه ها به نور شدید متکی است. نورپردازی کم نور یا تیره مایه، که اغلب در فیلمهای ترسناک استفاده میشود، دارای الگوی نورپردازی با کنتراست بالا است که برخی قسمتهای کادر را روشن و برخی را تاریک میکند.
۵- دکوپاژ نماها و قرارگیری دوربین :
بلاکینگ یا دکوپاژ یعنی کار با بازیگران و تعیین نحوه قرارگیری هرکدام از آن ها، و اینکه چه حالت و حرکاتی در صحنه داشته باشند. در سینما، بلاکینگ شامل کار کردن روی محل قرارگیری و حرکات دوربین هم هست و میتواند بر نور، طراحی صحنه و موارد دیگر تأثیر بگذارد. هم دکوپاژ نماها و هم تعیین محل قرار گیری دوربین ابزارهای موثری هستند که چیزهایی مانند وضعیت و روابط شخصیت ها را به مخاطب منتقل می کنند.
۶- ترکیب بندی:
ترکیب بندی، انتخاب آگاهانه هر فریم و زوایای دوربین و عناصری است که یک نما را تشکیل می دهند. بازی با ترکیب بندی های مختلف میتواند مضامین احساسی داستان را برجسته کند و حس (یا کمبود) معنا را به مخاطب منتقل کند.
۷- عمق فضاها:
عمق فضا، فاصله بین افراد، وسایل و مناظر است، هم در ارتباط با یکدیگر و هم در ارتباط با دوربین. درست مانند دکوپاژ نماها ، این هم میتواند چیزهای زیادی را در مورد لحن صحنه و وضعیت شخصیت ها به مخاطب بگوید. فاصله بین این دو کاراکتر زیاد است یا کم؟ آیا این به درستی حقیقت روایت را نشان میدهد؟
۸- نوع فیلمبرداری:
سبک فیلم به ظاهر فیلم بر روی پرده اشاره دارد. سیاه و سفید است یا رنگی؟ آیا فیلم بدون دانه (گِرِین) است یا دانه دار؟ هر کدام داستان متفاوتی را بیان می کنند!
۹- طراحی لباس:
لباسهایی که بازیگران میپوشند و اینکه چگونه به تناسب آنها طراحی شدهاند هم خیلی مهم است. برای اینکه لباسها مؤثر باشند، یک طراح لباس باید بداند که کدام رنگها روی یک شخصیت بهتر به نظر میرسند، و سپس آن را با رنگهای مناسب بازیگر نقشآفرین و پالت رنگی اثر تطبیق دهد.
۱۰- مو و گریم:
مو و گریم، کارهایی هستند که به بازیگران کمک می کنند تا به شخصیت های خود تبدیل شوند، چیزهایی مثل گریم پروستتیک برای صورت یا بدن، خون مصنوعی، یا پیر کردن بازیگر با گریم ! مو و گریم هم مثل لباس از اجزای اساسی داستانی هستند که گفته میشود.
در تولید یک فیلم چه کسی میزانسن ها را مشخص میکند؟
میزانسن در یک تولید تئاتر یا فیلم، حاصل همکاری بین ده ها فرد متخصص است. و توسط کارگردان، با کمک افراد زیر تعیین می شود:
- فیلمبردار
- طراح تولید
- مدیر صحنه
- مسئول لوکیشن
- گفر
- سرپرست جلوه های ویژه
- طراح لباس
- گریمور
- آرایشگر مو
البته از بسیاری جهات، میزانسن یک اصطلاح در تولید فیلم نیست. کارگردان و عوامل تولید از عناصری که در میزانسن یک صحنه در پروژه نقش دارند آگاه هستند، اما این اصطلاح بیشتر در مطالعات فیلم و نقد فیلم هنگام بحث درباره چگونگی و چرایی عملکرد یک صحنه خاص استفاده می شود.
میزانسن و تاریخچه نقد فیلم
در دهه ۱۹۵۰، منتقدان فیلم و مجله فیلم فرانسوی کایه دو سینما شروع به استفاده از اصطلاح میزانسن هنگام نقد فیلم کردند. با این حال، از آنجایی که هیچ تعریف واحدی برای میزانسن وجود ندارد، کاربرد آن متفاوت است. آندره بازن، یکی از بنیانگذاران کایه دو سینما و متخصص در نئورئالیسم ایتالیایی، بیان میکند که با پیشرفت تکنولوژی فیلم، تدوین از اهمیت کمتری برخوردار می شود.
او و همکارانش به مولفه های یک میزانسن بیشتر از تدوین خوب اهمیت میدادند، چون میزانسن به کارگردانان فرصت بیشتری برای خلاقیت میدهد. برای همین، کارگردانان شروع به استفاده از نماهای طولانی کردند تا تأثیرگذاری میزانسن را به حداکثر برسانند.
برداشت طولانی یا لانگ تِیک، یک پلان طولانی است که بیشتر از یک پلان معمولی و بدون ویرایش یا برش طول میکشد. با کمک دوربینهای متحرک، مخاطب میتواند شخصیتها را دنبال کند و بیشتر دنیای آنها را از زوایای مختلف ببیند، و همزمان در همان لحظه بماند. یک برداشت طولانی وقتی به خوبی انجام می شود، هدف والای میزانسن را محقق میکند.
۳ فیلم معروف با میزانسن های به یاد ماندنی
نمونه های عالی زیادی از میزانسن در تاریخ سینما وجود دارد. برخی از معروف ترین و بهترین میزانسن ها در تاریخ سینما عبارتند از:
همشهری کین:
اورسون ولز، کارگردان، در طول یک فلاش بک به دوران کودکی چارلز کین، از ترکیب بندی و عمق فضا استفاده استادانه ای میکند. او کین را بیرون در حال بازی در برف گذاشته و از نظر بصری، بین بزرگسالانی که درباره آینده او بحث می کردند قرار دارد. ولز همچنین برای هدایت توجه بیننده از عمق میدان زیاد استفاده کرده – اصطلاحی که برای توصیف زمانی به کار میرود که همه چیز در کادر به یکباره در کانون توجه قرار دارند .
فارغ التحصیل :
کارگردان این فیلم، مایک نیکولز بهعنوان بخشی از میزانسن فیلم، هوشمندانه با لباسها بازی کرد. وقتی خانم رابینسون را در هتل تفت میبینیم، کتی با طرح خز حیوانات پوشیده که نقش او به مثابه یک شکارچی را پررنگ میکند.
امیلی:
کارگردان فیلم، ژان-پیر ژونه، از طراحی تولید برای انتقال ویژگی های شخصیت آملی استفاده کرد. اتاق خواب گرم و عجیب و غریب او، امیلی را به عنوان یک فرد مثبت و بازیگوش در ذهن مخاطب تثبیت میکند.
دفعه بعد که فیلمی را تماشا کردید به عناصر میزانسن خوب دقت کنید. هر وسیله در صحنه، زاویه دوربین و بافت به عمد انتخاب شده است تا به شما کمک کند بهتر در دنیای داستان غوطه ور شوید.
تأثیرات و کاربردهای میزانسن در سینما
میزانسن، به عنوان یکی از اصول اساسی در زبان سینما، نقشی کلیدی در ایجاد ارتباط میان فیلم و مخاطب ایفا میکند. این مفهوم فراتر از چیدمان عناصر صحنه، به هماهنگی و ترکیب بندیهایی میپردازد که داستان، احساسات و پیام فیلم را به شکلی بصری و تأثیرگذار منتقل میکنند. از چگونگی هدایت نگاه بیننده گرفته تا خلق جهانهای سینمایی منحصربهفرد، میزانسن ابزاری است که نه تنها درک فیلم را برای مخاطب آسانتر میکند، بلکه تجربهای عمیقتر و جذابتر از روایت ارائه میدهد. در ادامه، به بررسی تأثیرات و کاربردهای مختلف میزانسن در سینما میپردازیم :
۱- تاثیر میزانسن بر درک عاطفی فیلم
میزانسن در سینما ابزاری قدرتمند است که میتواند درک عاطفی بیننده از فیلم را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. با استفاده از ترکیببندی، نورپردازی، و چیدمان شخصیتها در فضا، کارگردانان قادرند احساسات پیچیدهای مانند انزوا، ترس، یا امید را به بیننده منتقل کنند. این استفاده هنرمندانه از فضای بصری به نوعی تعامل میان بیننده و فیلم ایجاد میکند و تجربه عاطفی عمیقی را رقم میزند.
مثال: در The Revenant، زاویه دوربین که دیکاپریو را در مقابل طبیعت وسیع قرار میدهد، حس انزوا و مبارزه برای بقای شخصیت را به خوبی منتقل میکند. میزانسن بهطور مستقیم با احساسات شخصیت در ارتباط است و تماشاگر را در این تجربه همراه میکند.
۲- نقش میزانسن در هدایت نگاه بیننده
میزانسن نقش حیاتی در هدایت نگاه بیننده به نقاط خاص فیلم دارد. از طریق ترکیببندی دقیق کادر، حرکت دوربین و انتخاب زاویهها، کارگردانان میتوانند توجه تماشاگر را بهطور ناخودآگاه به جزئیات خاصی معطوف کنند. این تکنیک نه تنها به زیباییشناسی فیلم کمک میکند، بلکه به فهم بهتر داستان و شخصیتها نیز میانجامد.
مثال: در The Shawshank Redemption، کارگردان با استفاده از میزانسن، بیننده را بهطور ناخودآگاه به جزئیات کوچک در پشت صحنه، مانند پیامهای مخفی در دیوار زندان، هدایت میکند. این انتخابها بهطور مستقیم بر تجربه بیننده از فیلم تاثیر میگذارند.
۳- بررسی میزانسن در سینمای معاصر
با گذشت زمان، استفاده از میزانسن در سینما تغییرات زیادی کرده است. در حالی که در فیلمهای کلاسیک بیشتر به عمق فضا و ترکیببندی دقیق توجه میشد، در فیلمهای معاصر و مدرن بهویژه در آثار اکشن و علمیتخیلی، سرعت و حرکت بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. این تحول در میزانسن بازتابی از تغییر در خواستهها و تجربیات تماشاگران امروزی است.
مثال: فیلمهای جدید مانند Mad Max: Fury Road از سرعت و حرکت در ترکیببندی استفاده میکنند، در حالی که فیلمهای کلاسیک بیشتر بر سکوت و عمق فضا تمرکز دارند. این تغییرات بهطور چشمگیری در نحوه تاثیرگذاری فیلم بر تماشاگر موثر است.
۴- میزانسن و اهمیت آن در ساخت جهان فیلم
میزانسن بهعنوان ابزاری کلیدی در خلق دنیای فیلم عمل میکند. طراحی صحنه، انتخاب رنگها، و چیدمان اشیاء میتوانند به طور مؤثری به ساختار دنیای فیلم کمک کنند و آن را از نظر بصری و معنایی غنیتر کنند. این انتخابها نه تنها بر واقعیتپذیری جهان فیلم تاثیر دارند، بلکه احساسات و پیامهای عمیقی را نیز منتقل میکنند.
مثال: در Blade Runner 2049، کارگردان و طراحان صحنه با استفاده از رنگهای سرد و فضای نوستالژیک، جهانی را میسازند که هم آشنا و هم غریب است. این ترکیببندی و طراحی دقیق به بیننده این امکان را میدهد که بهطور عمیقتری در دنیای فیلم غوطهور شود.
۵- بررسی میزانسن از دیدگاههای مختلف
میزانسن موضوعی است که در طول تاریخ سینما همواره مورد توجه منتقدان و تحلیلگران بوده است. هر کدام از این دیدگاهها میتواند به جنبههای مختلفی از میزانسن توجه کند؛ از جمله تاثیر آن بر داستانگویی، شخصیتپردازی، یا حتی پیامهای پنهان فیلم. این بررسیها بهطور دقیقتر، ابعاد مختلف میزانسن را روشن میکنند و به ما کمک میکنند تا فیلمها را بهطور عمیقتری درک کنیم.
مثال: منتقدان بهطور گستردهای تاکید دارند که میزانسن در Citizen Kane بهعنوان ابزاری برای بیان تناقضات درونی شخصیت چارلز کین عمل میکند. انتخابهای میزانسنی مانند قرار دادن شخصیتها در کادرهای خاص و بازی با نور و سایه بهطور مستقیم بر نحوه فهم مخاطب از شخصیتها تاثیر میگذارد.
۶- میزانسن در ژانرهای مختلف
میزانسن نه تنها در فیلمهای درام و تجربی، بلکه در ژانرهای مختلف سینما از جمله اکشن، ترسناک، کمدی، و حتی مستند تاثیر بهسزایی دارد. در هر ژانر، میزانسن بهطور خاصی برای تقویت حس و حال خاص آن ژانر استفاده میشود. از بازی با نور و سایه در ترسناکها گرفته تا سرعت و دقت در اکشنها، میزانسن در هر یک از این ژانرها ویژگیهای منحصر بهفردی دارد.
مثال: در فیلمهای ترسناک، میزانسن بهطور ویژهای برای افزایش حس تنش و ترس استفاده میشود، مانند بازی با نور و سایه در فیلم The Shining. در این فیلم، فضای محدود و ترس از ناشناختهها با استفاده از میزانسن تقویت میشود.
۷- نقش میزانسن در فیلمهای تجربی و هنری
در سینمای هنری و تجربی، میزانسن به ابزاری برای خلق تجربیات بصری پیچیده و اغلب سورئالیستی تبدیل میشود. در این فیلمها، کارگردانها از قواعد کلاسیک ترکیببندی عبور کرده و به جستجوی روشهای جدید برای انتقال معنا میپردازند. این فیلمها گاهی بیش از آنکه به دنبال روایت ساده باشند، به دنبال ایجاد یک حس یا تفکر خاص هستند.
مثال: در فیلمهای تجربی مانند Eraserhead، میزانسن بهعنوان ابزاری برای ایجاد احساسات و تفکرات پیچیده و اغلب سورئالیستی مورد استفاده قرار میگیرد. این انتخابها به طور عمدی ناآشنا و اغراقآمیز هستند و تجربهای منحصربهفرد برای بیننده ایجاد میکنند.
۸- اهمیت میزانسن در آینده سینما
با پیشرفت تکنولوژی و ورود دنیای دیجیتال و واقعیت مجازی به سینما، میزانسن نیز تکامل خواهد یافت. این پیشرفتها امکان ایجاد فضاهای جدید و پیچیدهتر را به کارگردانان میدهند و تجربه فیلمدیدن را بهطور شگرفی تغییر میدهند. در آینده، میزانسن به ابزار مهمتری برای برقراری ارتباط عاطفی و فکری با تماشاگران تبدیل خواهد شد.
با پیشرفت تکنولوژی و دنیای واقعیت مجازی، میزانسن در فیلمها به شکل جدیدی تکامل خواهد یافت، جایی که مخاطب میتواند بهطور فعال در تجربه فیلم مشارکت داشته باشد. این رویکرد بهویژه در فیلمهای آینده که بر تجربه غوطهوری و تعاملی تمرکز دارند، نقش کلیدی خواهد داشت.
میزانسن یکی از مفاهیم اساسی در هنر فیلمسازی است که به تنظیم و قرار دادن عناصر بصری در یک صحنه اشاره دارد. این مفهوم نه تنها شامل قرارگیری بازیگران و اشیاء در قاب دوربین میشود، بلکه نورپردازی، ترکیببندی و حرکت دوربین را نیز در بر میگیرد. در آموزش کارگردانی ، میزانسن به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تأثیرات بصری و انتقال معانی در فیلمها تدریس میشود. کارگردانان با استفاده از میزانسن میتوانند احساسات و تفکرات پیچیدهای را به مخاطبان منتقل کنند، بنابراین یادگیری دقیق این مفهوم برای هر فردی که علاقهمند به کارگردانی است، ضروری است.
دیدگاهها (0)