آموزش مسترکلاس هنر و تکنیک تدوین فیلم (همراه با زیرنویس فارسی)

توضیحات

مشاهده نمونه درس هایی از این دوره آموزشی :

The Art & Technique of Film Editing By Tom Cross

درباره مدرس

تام کراس یک تدوینگر آمریکایی است. او از سال ۱۹۹۷ به عنوان دستیار تدوین وارد این حرفه شد. او در پروژه های مختلفی از جمله شب مال ماست (We Own the Night) و دل دیوانه (Crazy Heart) همکاری داشته و برای سریال درام Dead Woods جایزه ساعات پربیننده امی رو از آن خودش کرده است. کراس در سال ۲۱۰۵ برای تدوین فیلم تحسین برانگیز شلاق (Whiplash) جایزه بهترین تدوین را از ایندیپندنت اسپیریت ، بفتا، آکادمی اسکار و چند جشنواره دیگر دریافت کرد. کراس در سال ۲۰۱۶ مجددا به دیمین شزل، نویسنده و کارگردان هالیوودی پیوست و در فیلم رمانتیک – موزیکال لالا لند (LaLa Land) با او همکاری کرد. او برای این فیلم نامزد دریافت جایزه آکادمی اسکار و بفتا شد و جایزه انجمن تدوینگران سینمای آمریکا را از آن خود کرد.

هنر و تکنیک تدوین فیلم

شرح موضوع

با تدوینگر برنده جایزه اسکار و عضو انجمن تدوینگران امریکا، تام کراس به پشت پرده تدوین فیلم های هالیوودی بروید. او به شما مواردی را که هر تدوینگر فیلم بلندی باید بداند آموزش می دهد، به همراه پروسه و روش هایی که او را به یکی از تدوینگران پیشرو این صنعت بدل کرده است. مستر کلاس تام کراس که بالغ بر هشت ساعت و خورده ای است، حاوی مجموعه سخنرانی های پرمغز او درباره ساخت و تدوین صحنه های بزرگ ترین پروژه های او یعنی لالا لند، شلاق و نخستین انسان و … می باشد. از این رو تماشای این مجموعه را برای هر تدوینگری با هر سطح و زمینه کاری توصیه می کنیم.

بخش های این مجموعه

مقدمه

تام در اولین درس این مجموعه ما را به روزهای اولیه کارش در نیویورک می برد که به عنوان دستیار تدوین فیلم های تبلیغاتی، مستند و مجموعه های تلویزیونی فعالیت می کرد. تام که در کار کردن با سیستم تازه بنیاد تدوین غیر خطی Avid ماهر شده بود، هر پروژه ای به پستش میخورد انجام می داد و سال ها پیش از اینکه به تدوینگر اصلی تغییر رتبه بدهد، نزد استادهای این حرفه آموزش می دید. بعدها که او با فروشندگان سیستم Avid تماس گرفت و از آنها خواست برای تدوین فیلم شلاق به او یک سیستم تدوین قرض بدهند، ثابت کرد که در حرفه تدوین ارتباطات خوب و مفید تا چه اندازه حرف اول را می زند. فیلمی که در نهایت برای تام جایزه تدوین آکادمی اسکار را به ارمغان آورد.

چیدمان اتاق تدوین

هر تدوینگری به سلیقه خودش چیدمان اتاق تدوین را درس می کند، ولی تو این درس می آموزیم که تدوینگر چه زمانی تصمیم می گیرد دکور اتاق را مطابق نیازهای کارگردان و تهیه کننده ها عوض کند. انتخاب اتاقی که دارای یک پنجره باشد یا بدون پنجره و کاملا تاریک، نحوه چیدن اسپیکرها، ساخت تقویم دیواری مطابق پیشرفت تصویربرداری فیلم، سازماندهی کردن صحنه ها در «دیوار مخصوص کارت ها»، همه و همه مواردی هستند که تدوینگر فیلم بلند باید در نظر بگیرد. همچنین تام از لامپ قرمز رنگ «مزاحم نشوید»بیرون اتاقش می گوید که زمانی که آخرین صحنه های ادیت شده فیلمش را بازبینی می کند، جلوی ورود بقیه به اتاق را می گیرد و حواسش پرت نمی شود.

درخواست مشخصات فنی مورد نیاز برای فیلم ها

اینکه شما به عنوان تدوینگر چه فوتیجی لازم داشته باشید را خودتان تعیین می کنید. طبق گفته تام، شما قدرت این را دارید که هرآنچه لازم دارید درخواست کنید. این مورد کدک های اختصاصی مورد نیازتان، ایجاد تایم کد برای ادیتور صدا، نسبت تصویر (Aspect Ratio) و رزولیشن، تغییر نام مدیا و به ویژه قاب تصویر و هدایت فوکوس شامل این موارد می شوند. اگر این موارد را از استودیو درخواست نکرده و پیشاپیش مشخص نکنید، آنها مشخصات فنی را برحسب آخرین پروژه ای که کار کرده اند درست می کنند که ممکن است زمین تا آسمان با آنچه شما می خواهید فرق داشته باشد.

گزارش های سناریو، دوربین و صدا

گرفتن اطلاعات کافی و لازم درباره فوتیجی که بدست شما می رسد، به عهده خود تدوینگر است. تام در این درس از یادداشت هایی می گوید که معمولا زمان تصویربرداری فیلم بلند به دستش میرسد. این یادداشت ها حاوی نظر شخص کارگردان و بروزرسانی متن سناریو یا صحنه ها توسط ناظر سناریو در صحنه هستند، بهمراه یادداشت هایی از طرف دپارتمان تصویربرداری و صدابرداری.

کارت های دیواری

منظور از کارت های دیواری چیست و چرا برای انسجام دادن به ساختار فیلم در زمان تصویربرداری حیاتی هستند؟ تام درباره قراردادهای ناگفته این مورد شواهدی ارائه می دهد و می گوید چطور از کارت های دیواری استفاده کنیم.

شناخت فوتیج

یکی از مهم ترین وظایف تدوینگر این است که با فوتیج اش آشنا شود. منظورمان این است که تک تک فریم شات ها را تماشا کرده، فوتیج جدیدی که روزانه به دستش می رسد را مرتب و از تمام کارهایی که انجام میدهد گزارش تهیه کند. تام در این پروسه که پروسه بسیار وقت گیری است و درعین حال ضروری برای سینک کردن سناریو با کل فوتیج، ما را همراهی می کند.

اعضای تیم تدوین

تام در این درس وظایف گوناگون اعضای تیم تدوین را برمی شمرد و می گوید چطور در پروسه تدوین با یکدیگر همکاری می کنند. او همچنین برای دستیارهای تدوینی که میخواهند در زمان دستیاری کار تدوین را هم یاد بگیرند توصیه هایی دارد. در آخر این بخش یاد می گیریم زمانی که باید تدوین یک فیلم دقیق انجام شود، به مهارت های شخصی تکیه کنیم و برای بهبود بعد سینمایی و دراماتیک فیلم، در صورت لزوم واقعیت و اصل داستان را کنار بگذاریم.

حلقه های فیلم

تام برای توصیف کاربرد حلقه در فیلم، تدوینگر را به یک راهنمای فرستنده قطار تشبیه می کند که چندین قطار را همزمان به مسیرهای مختلف می فرستد. تدوینگر در پروژه فیلم وظایف مختلفی را برای دپارتمان های دیگر می فرستد، وظایفی از قبیل میکس صدا و تولید جلوه های بصری. جدا کردن فیلم به بخش های کوچکتر (یعنی حلقه ها) برمیگردد به دوره ای که با فیلم نواری تدوین می کردند. البته در تدوین امروزی هم جایگاه حلقه در فیلم غیرقابل انکار است.

برنامه اوید (AVID)

تام در این درس اطلاعاتی را که درباره تدوین با سیستم و برنامه های تدوین غیرخطی دارد با ما اشتراک می گذارد. این برنامه ها عبارت اند از ادوبی پریمیر، فاینال کات پرو و اوید مدیا کامپوزر. او بر این نکته تاکید می کند که گرچه تمام این برنامه ها کارآمد و مفید هستند، با این وجود چرا برای تدوین فیلم های بلند از برنامه اوید استفاده می شود.

رابطه بین تدوینگر و کارگردان

از سال ۱۹۵۰ این طور گفته میشده است که فیلم تحت اختیار و متعلق به شخص کارگردان است و تدوینگر برای اجرای نقطه نظرات و دید هنری کارگردان استخدام می شود. البته طبق تجربه تام، هر کارگردانی درباره رابطه با تدوینگر نقطه نظر منحصر به فرد خودش را دارد. او پروسه کاری خودش با دیمین شزل رو شرح داده و گفته چگونه بعد از همکاری ای که در فیلم های لالا لند، شلاق و نخستین انسان با هم داشته اند، به تفاهم و اعتماد دوطرفه رسیده اند.

برش های خام

چه کسی برش های خام را می بیند؟ تام با سرنخ هایی که ارائه می کند، راز ایجاد رابطه صمیمی و اعتماد بین کارگردان و تدوینگر را بهمراه آداب مخصوص نشان دادن برش های خام روزانه به تهیه کننده ها و نماینده های استودیو برایمان افشا می کند.

پاسخ به سوال های مطرح شده

قبل از اینکه تدوین یک پروژه را با هر اندازه یا شدت سختی به عهده بگیرید، ابتدا باید به یک سوال پاسخ بدید. موضوع فیلم چیست؟ تم و تن فیلم چی هستند؟ پاسخ این سوال ها سبک تدوین شما را مشخص می کند و به شما می گوید تدوین را با درنظر گرفتن کاراکتر، داستان یا تم کار پیش ببرید.

سبک تدوین

سبک تدوین وابسته به چندین متغیر است، از جمله ریتم، آهنگ فیلم، زمان بندی، انتخاب شات و شات های اینسرت. تام طبق تجربه خودش می گوید گاهی شما میخواهید تدوین تان به اصطلاح نامرئی باشد و مشخص نشود و گاهی میخواهید به گونه ای باشد که بیننده متوجه آن بشود. او سبک تدوین را با بررسی فیلم “JFK” تشریح می کند، فیلمی که با میکس فوتیج های آرشیوی و به شیوه ای منحصر به فرد تدوین شده است.

فیلم هایی که بر تام تاثیر گذاشته اند

تام در این درس تصویری با کمک صحنه های مورد علاقه اش که از فیلم های کلاسیک گرفته شده اند، ما را راهنمایی می کند. این فیلم ها عبارت اند از مخمصه (Heat)، ارتباط فرانسوی (The French Connection)، گاو خشمگین (Raging Ball)، لورنس عربستان (Lawrence of Arabia) و چند فیلم دیگر. در این درس درباره ریتم، برش موازی، تضاد و شیوه تدوین برای ایجاد ضربه می آموزیم.

انتقال اطلاعات

تام با مثالی از متروی شهر نیویورک، زمان و مکان مناسب انتقال اطلاعات در فیلم سینمایی را شرح می دهد تا تدوینگر به جای گیج کردن بیننده، او را به خوبی به سمت اطلاعات فیلم هدایت کند.

درسی از تیم اسکوایرز

تام در این بخش درباره سبک تدوینی که از تیم اسکوایرز، تدوینگر فیلم های انگ لی (کارگردان  فیلم های زندگی لی و ببر خیزان – اژدهای پنهان) یاد گرفته به ما می گوید.

نحوه انتخاب کردن و کنار گذاشتن تکه های فیلم

شما به عنوان تدوینگر شاید وقت نداشته باشید کل فوتیج را بیشتر از یکبار تماشا کنید. برای همین باید حساب تکه های خوب آن را داشته باشید. تام پروسه انتخاب شات های مورد علاقه خودش را افشا می کند و می گوید که چطور آنها را درچند سکانس ابتدایی جایگذاری می کند.

برش خام

تام از سناریو به عنوان کتاب راهنمای خودش استفاده می کند و ما را به دیدن رویکردی که برای مونتاژ اولیه استفاده می کند می برد. یادداشت هایی که کارگردان و ناظر سناریو روی سناریو اضافه کرده اند، اگر با برداشت خود شما و پروسه تدوین همراه شوند، راه های زیادی برای گذر از مرحله تدوین اولیه فیلم پیش پای شما می گذارند.

کاراکتر و زاویه دید

صورت و به ویژه چشم، دریچه ورود به ذهن کاراکتر هستند. تام با استفاده از مثال هایی که از فیلم های هیچکاک می زند، به ما نشان میدهد که او در صحنه هایی که چندین کاراکتر داشته اند از چه رویکردی استفاده می کرده و اینکه چطور از زل زدن و خیره شدن به منظور تشخیص جغرافیای صحنه و نقطه تمرکز کاراکتر بهره برده است.

چه روشی در تدوین اشتباه است؟

تام در این بخش از اهمیت درخدمت داستان و کاراکتر بودن می گوید و اینکه نباید دیگاه شخصی و سبک خودتان را بیش داز حد به فیلم تحمیل کنید.

استوری بورد

شما به عنوان تدوینگر تا چه اندازه باید توی تدوین از استوری بورد یا انیماتیک ها پیروی کنین؟ تام درباره دنبال کردن استوری بورد چند دیدگاه مختلف پیش پای شما می گذارد، و می گوید که چرا برای فیلم های خودش ترجیح می دهد به جای پیروی محض از استوری بورد، برش ها را از روی اجرای بازیگر بزند.

ادوات بصری

بزرگ کردن تصویر (Blow Up)، جایگذاری یه فریم(Reframe)،  عوض کردن مکان فریم(Reposition)، عوض کردن سرعت(Speed change)، تغییر جهت تصویر(Flop) و مورف کردن(Morph). این ها تمام ادوات بصری یا همان افکت های ساده ای هستند که تدوینگرها در کارشان از آنها کمک می گیرند. شما میتوانید قید تغییر دادن و دگرگون کردن تصویر را تا حد زیادی بزنید، ولی درمقابل باید کارتان را حسابی تاثر گذار کنید.

مورف

شاید برای شما پیش آمده باشد که برای سرعت بخشیدن به اجرای بازیگر از افکت مورف استفاده کنید. با کمک این افکت می توانید تصویر صورت بازیگر را به صورت یکدست درهم بیامیزید. افکت مورف با این که ابزار خوبی است، باید خیلی بااحتیاط و تمیز استفاده شده تا بیننده متوجه آن نشود.

شات اینسرت

برخی از تدوینگران بر این باورند که تدوین نباید دیده شود. با این وجود تام با مثال آوردن از فیلم «شلاق» این حقیقت را برملا می کند که کارگردان، یعنی دیمین شزل میخواست  تدوین به خودی خود تبدیل به یک کاراکتر مستقل در فیلم شود. شزل با گرفتن اینسرت های گوناگون، به عبارتی همان کلوزآپ های کوچک و جزئی تر از اشیا، این امر که برای فهمیدن ریتم در تدوین تکه فیلم کافی دارد را تضمین کرده بود.

نمایش فیلم و بازخورد

چه کسی قرار است برش های خام شما را ببیند؟ آیا شما به دنبال بازخورد گرفتن هستید؟ نظر دوستان، خانواده و حتی بچه های تیم تدوین خودتان تا چه حد روی نظری که خودتان درباره فیلم دارید تاثیر گذاشته یا آن را عوض می کند؟ تام در این مبحث درباره اهمیت مواردی که در نمایش دادن برش های خام برای عموم باید در نظر بگیرید صحبت می کند.

مقدمه ای بر فیلم متخاصمان (Hostiles)

تام ما را به صحنه آغازین فیلم متخاصمان می برد و توضیح می دهد که چگونه تاثیرگذاری صحنه های نفس گیر را افازیش داده است، چگونه از صدای پری لپ (Pre Lap) به جای ترنزیشن استفاده کرده، و این که چطور قبل از اینکه همه تکه ها را کنار هم بگذارد حواس بیننده ها را پرت کرده است. از همه مهمتر اینکه بر نظر خودش یعنی استفاده از چهره های محبوب تاکید کرده است؛ مخصوصا زمانی که ستاره های فیلم هنرمندان محبوبی مثل کریستین بل باشند.

مروری بر نسخه کوتاه فیلم شلاق (Whiplash)

تام در این درس جامع ما را به دیدن نسخه کوتاه فیلم شلاق می برد. ما با استفاده از زبان تدوین می بینیم که چطور بیننده در عرض چند دقیقه دچار حس ناراحتی و سردرگمی می شود. همچنین می بینیم که اینسرت ها و کلوزآپ ها، تدوین ریتم و ایجاد آهنگ حرکت و درنهایت استفاده از نگاه خیره کاراکتر، همه و همه ما را به دنیای نوازندگی دارم جاز می کشانند.

نسخه بلند فیلم شلاق (Whiplash)

نگاهی به پشت پرده تدوین فیلمی بیندازید که برای تام کراس جایزه اسکار تدوین را به ارمغان آورد. علاوه بر آن، این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی اسکار شد. حالا که نحوه ساخت فیلم کوتاه را مشاهده کرده اید، تام در این درس به ما نشان میدهد او و دیمین شزل زمان تدوین نسخه بلند فیلم چرا مجبور به بازبینی رویکردشان شدند.

تنظیم تن فیلم شلاق (Whiplash)

تام با مثال آوردن از فیلم گاو خشمگین (Raging Ball) مارتین اسکورسیزی، به ما نشان میدهد در راه ساخت تن فیلم شلاق (Whiplash)، چطور سبک فیلمی خشن و ورزشی را به امانت گرفته و در این فیلم بکار برد.

سبک های متضاد در فیلم شلاق (Whiplash)

تام به منظور برجسته کردن سکانس های مختلف فیلم شلاق(Whiplash)، توضیح می دهد که برای ایجاد تضاد در آهنگ فیلم، ریتم و سرعت از یک صحنه به صحنه دیگر چه اقداماتی انجام داده بود.

صحنه شام فیلم شلاق (Whiplash)

تام با استفاده از صحنه شام در فیلم شلاق و مثال آوردن از آن به ما نشان می دهد که چگونه یک جغرافیای کلاسیک دور میز ایجاد کرده، با آهنگ برش ها چگونه تنش به وجود آورده و چطور در یک صحنه توسعه فردی کاراکتر را جلو انداخته است.

پایان فیلم شلاق (Whiplash)

تام کراس می گوید :«آخرین صحنه فیلم باید بهترین صحنه آن باشد.» و در این جمله عقیده مشترک خودش و دیمین شزل کارگردان را با ما درمیان می گذارد. تام در این درس تمام تلاش های اولیه برای ساخت صحنه آخر فیلم شلاق را که قبل از رسیدن به المان های ضروری و دراماتیک تر آن انجام داده بودند، از نو برمی شمرد. ما در پروسه سینک موزیک و شات های ساز درام به همراه اجرای احساسی کاراکتر می بینیم که تام صحنه های نزدیک را به نحوی تدوین می کند که ما را به یاد صحنه آخر فیلم «این گروه خشن (The Wild Bunch) بیاندازد.

صحنه آغازین فیلم لالا لند (LaLa Land)

صحنه آغازین فیلم لالا لند ابتدا یک پیش درآمد کلاسیک داشت که در آن تیتراژ قبل از شروع رقص گروهی می آمد. ولی زمانی که این ترتیب جالب از آب درنیامد، تام شرح میدهد که چطور ذهن شان را از چارچوب های معمول آزاد کردند و با اجرای یک افکت بصری روی این بخش فیلم، یک سکانس تک شات که به عنوان مقدمه فیلم بود را با کاراکتر اصلی فیلم در بزرگراهی در لس آنجلس ترمیب کردند.

رقص همخانه ها در فیلم لالا لند (LaLa Land)

نمیتوان روی تدوین یک سکانس تک شات زیاد مانور داد. با این حال تام به ما نشان میدهد که چگونه این سکانس موزیکال را به کمک برش های مخفی، مورف و تغییر سرعت برای سینک شدن با آهنگ، و درنهایت با گرفتن یک بکگراند ترکیب شده از برداشت های مختلف ارتقا دادند.

مونتاژ لالا لند (LaLa Land)

ما به منظور نشان دادن تغییر حس و حال کاراکتر اما استون با گذشت زمان، می بینیم که چه هوشمندانه از ترنزیشن dissolve و کلاژ در مونتاژی معروف به «نامه عاشقانه» در هالیوود استفاده شده است.

قدم زدن در خیابان های هالیوود در فیلم لالا لند (LaLa Land)

تام در یک درس کوتاه طراحی صدا به ما نشان میدهد که چگونه شب ساده قدم زدن اما استون در خیابان های هالیوود با صداهای محیط و صدای پای خود او آمیخته شده است.

معرفی شخصیت های اصلی فیلم لالا لند (LaLa Land)

بیننده از طریق ساختار بیان سینمایی و در سکانس های موازی با اما استون و رایان گاسلینگ آشنا می شود. مشابهتی که بین ریتم این شات ها وجود دارد، به بیننده امکان می دهد شباهت های این دو کاراکتر را حس کند.

مورف در لالا لند (LaLa Land)

ادیت مورف در فیلم لالا لند نقش مهمی ایفا می کند و تام با کمک آن توانست خط های سناریو را که اشتباه گفته شده بودند  تغییر دهد و درعین حال شات یکدست و بدون برش به نظر برسد.

زمان بندی در لالا لند (LaLa Land)

از آنجایی که لالا لند یک فیلم موزیکال است، ریتم، آهنگ حرکت شات ها و سکانس در روند داستان نقش مهمی ایفا می کنند. تام همچنین شرح داده که دیمین شزل، که خودش موزیکدان بوده و بر اهمیت زمان بندی صحیح آهنگ واقف است، چگونه جزئیات پخش موزیک بکگراند را درست کرد.

تضاد در لالا لند (LaLa Land)

تام ما را به تماشای صحنه ای از فیلم لالا لند برده و نحوه استفاده از سبک و آهنگ حرکت متضاد را هنگام رفتن از یک سکانس به سکانس دیگر شرح می دهد. این صحنه تک شاتی منحصر به فرد که اما استون و رایان گاسلینگ یک قطعه پیانوی دو نفره می نوازند، تا حد زیادی با زمان بندی صحیح و بکار بردن افکت مورف درست شده است. در پایان درس هم به این نکته میپردازد که چرا در این صحنه مثل صحنه ای از فیلم «سرگیجه» هیچکاک از نورپردازی سبز استفاده شده است.

شطرنجی کردن سیر داستان کاراکترها

تام با اشاره به مونتاژی در فیلم «همشهری کین» که سیر زمانی و تغییر رابطه دو کاراکتر را نشان می دهد، ما را به سکانس های موازی ای می برد که نشان می دهند کاراکترهای اما استون و رایان گاسلینگ از هم جدا می شوند. وقتی به صحنه اجرای کنسرت جان لجند می رسیم، برش های سریع و نگاه کاراکترها برای صحنه نقطه اوج درست می کنند و در نهایت به پایان قطعی رابطه شان می انجامد.

سکانس آغازین فیلم نخستین انسان (First Man)

طبق نظر دیمن شزل که کارگردانی فیلم نخستین انسان را برعهده داشت، آخرین صحنه فیلم باید بهترین صحنه باشد، و اولین صحنه هم دومین صحنه برتر فیلم. تام ما را به تماشای سکانس اولیه هیجان انگیز این فیلم که درون فضاپیمای آپولو میگذرد می برد، و در این صحنه ما از زاویه دید کاراکتر جزییاتی را می بینیم و صداهایی را می شنویم که ما در قلب ماجرا قرار می دهند.

همجواری و ریتم در فیلم نخستین انسان (First Man)

تام برای ما می گوید که برای ایجاد تضاد در داستان نیل آرمسترانگ چگونه بین صحنه های ماموریت فضایی و وابستگی های دنیوی نیل و خانواده اش تعادل برقرار کرد. «ماه و سینک آشپرخانه» عبارتی است که تام برای توصیف همجواری و پیوند دادن دوتا سیر داستان این فیلم بکار می برد. همچنین می بینیم که چطور سبک سینمایی «واقع نما» در سکانس های مربوط به خانه نیل نسبت به زمانی که درون سفینه فضایی هستیم استایل متفاوتی ایجاد می کند.

سبک مستند در فیلم نخستین انسان (First Man)

بیشتر صحنه های فیلم نخستین انسان که از فوتیج های آرشیوی ناسا و مستندهای دهه ۶۰ و ۷۰ الهام گرفته شده اند، با چندتا دوربین پوشش داده شده اند و سبک مستند و سینمای واقع نما دارند. تام برخلاف نظر سرپرست تصویر برداری از تصویرهایی استفاده کرد که در حالت عادی خراب به حساب می آمدند و به خاطر سبک مستند فیلم به خدمت آن درآمدند. تصویرهایی که تغییر نقطه فوکوس و زوم اسنپ داشتند. این افکت ها لحظات و ترنزیشن های دراماتیکی پدید آوردند و همراه تاثیر احساسی شمه ای از حقیقت به آنها بخشیدند.

صحنه تمرین پرواز در فیلم نخستین انسان (First Man)

در بخش پایانی این مجموعه، تام ما به صحنه پر هرج و مرجی از فیلم انسان نخستین می برد که در آن برای نیل آرمسترانگ در پرواز آزمایشی ماه پیما حادثه رخ می دهد. این صحنه بر اساس یک فوتیج از تصادف واقعی طراحی شده است، ولی دیمین شزل می خواسته خود بیننده به عنوان اول شخص در این حادثه حضور داشته باشد. ما می بینیم که شات اینسرت، تکه های صدا و برش های سریع این صحنه چطور پیامد نهایی آن را رقم زدند، یعنی صحنه ای که نیل آرمسترانگ با هنرنمایی رایان گاسلینگ، قبل از منفجر شدن ماه پیما از آن بیرون می پرد.