۴ درس مفیدی که حتی کارگردانان باتجربه باید بلد باشند
۴ درس مفیدی که حتی کارگردانان باتجربه باید بلد باشند
«پیتر گرسترنگ» به عنوان بازیگر، کارگردان و نویسنده باتجربه، در مقالهای کوتاه به ۴ نکته مهم اشاره کرده که به عقیده او، حتی کارگردانان باتجربه نیز باید به آنها توجه کنند.
از تکنولوژیهای موجود استفاده کنید
من برای سومین پروژهای که به عنوان کارگردان کار حضور داشتم، از فیلم ۳۵ میلیمتری استفاده کردم. در گروهی که با هم کار میکردیم، یک مدیر فیلمبرداری، دو گفر، سه دستیار تولید و یک طراح گریم داشتیم و در مجموع، حدود ۱۰ نفر من را همراهی میکردند.
در آن پروژه به مدت یک روز از یک گروه موسیقی در یکی از سالنهای معروف شهر منهتن فیلمبرداری کردم و وقتی که همه داشتند وسایل خود را جمع میکردند، به تعداد نفرات دقت کردم و به نظرم رسید که نیازی نیست تعداد گروه تا این حد زیاد باشد.
نیازی نبود ۱۵ هزار دلار برای آن پروژه هزینه کنم. استفاده از فیلم همیشه ایده بهتری بود و چرا نباید این کار را میکردیم؟ برای بیشتر افراد این مورد بسیار سادهای به نظر میآید. اما وقتی برای استفاده از فیلم آموزش دیده باشید و با افرادی که با آنها کار میکنید هماهنگی خوبی داشته باشید، ذهنتان انعطاف خود را از دست میدهد.
با این وجود، برای ضبط ویدیوی بعدی، یک مدیر فیلمبرداری استخدام کردم که به عنوان گفر نیز کار میکرد و یک تدوینگر هم پیدا کردم که نه فقط برش دادن فیلمها را بلد بود، بلکه سینک و تصحیح رنگ نیز انجام میداد (برخلاف مجموعههایی که کار پس-تولید فیلم را انجام میدهند و دستمزد زیادی میگیرند).
در چهارمین کاری که بعد از آن انجام دادم، تصمیم گرفتم که فیلم را روی یک نوار ویدیویی ضبط کنیم. هزینه کل آن کار ۲ هزار دلار شد و این یک فرصت عالی بود!
چند سال پیش نیز به یاد دارم که در روز دوم ضبط، با مدیر فیلمبرداری بحثی داشتیم. من در آن روز چند فیلم کوتاه در یوتیوب دیده بودم که با دوربین گوشی آیفون فیلمبرداری شده بودند و خیلی عالی به نظر میآمد.
راجع به آنها با مدیر فیلمبرداری و فیلمبردار کار صحبت کردم. هر دوی آنها با صدای بلند خندیدند و گفتند که احتمالاً ترفندهای زیادی برای ساخت این فیلمها به کار گرفته شده و مدعی بودند که فعلاً نمیشود با دوربینهای موبایل پروژههای حرفهای کار کرد.
به نظر من آنها خیلی مته به خشخاش میگذاشتند. امسال بعد از آنکه موبایل جدیدی خریدم، در قسمتی از یکی از پروژهها از آن برای فیلمبرداری استفاده کردم و حدس بزنید چه شد؟ فوقالعاده بود!
درس اول این است که از هر نوع دوربینی میتوانید برای فیلمبرداری استفاده کنید و حتی ممکن است کار بهتری از آب درآید. هیچ وقت تنها یک راه و مسیر درست وجود ندارد.
استوریبرد تهیه کنید!
مدتی بود که به این فکر میکردم که چرا ضبط پلانها بیش از حد طولانی میشد. حتی بعضی اوقات دو یا سه روز وقت میبرد و هزینه کار را برای همه افزایش میداد. چه اشکالی در کار بود؟
ناگهان به ذهنم رسید که تصاویر را زیاد از حد پوشش میدهیم. تقریباً از همه چیز و در تمامی زوایا تصویربرداری میکردم! به جای این کار تصمیم گرفتم از نماهای مورد نظر، استوریبرد تهیه کنم تا بتوانم قبل از فیلمبرداری بدانم که از چه چیزی باید فیلمبرداری کنم و چه چیزی نیاز به تصویربرداری ندارد.
اگرچه ممکن است استوریبرد و شاتلیست در طول فیلمبرداری تغییر کند، اما در هر صورت، این شیوه باعث شد که در زمان و هزینهها صرفهجویی شود. هنوز هم برای هر کار استوریبرد تهیه میکنم و به نظرم اینطوری همه چیز عالی پیش میرود.
دستاندرکاران خود را بشناسید
به عنوان کارگردان، همیشه حس کردم که با بازیگرانم خیلی عالی کار میکنیم، اما چند ماه پیش این به ذهنم رسید که حتی میتوانیم بهتر از این باشیم. حداقل میشد بهتر این را درک کنم که یکی بودن به چه معناست.
تصمیم گرفتم به کلاس بازیگری بروم و از این طریق اطلاعات زیادی در خصوص نحوه آمادهسازی بازیگران، سازگار شدن با نقشی که بازی میکنند و بسیاری چیزهای دیگر آموختم. خیلی زود فهمیدم که اثر این کلاس چقدر مفید است و نسبت به زندگی یک بازیگر حساسیت بیشتری پیدا کردم. علاوه بر اینکه حضور در این کلاس خیلی سرگرمکننده هم بود.
توجه داشته باشید که تنها بازیگران نیستند که نیاز به توجه شما دارند. خود من اغلب در کنار تدوینگر مینشینم و به او پیشنهاداتی را ارائه میدهم. اما این روزها یک کار جدید هم انجام میدهم.
وقتی که تدوینگر مشغول برش دادن فیلمهاست، به او میگویم: به من نشان بده که این کار را چطوری انجام میدهی! و همین باعث شد که با شیوههای تدوین فیلم نیز آشنا بشوم و بفهمم که آنقدر هم که تصور میکردم کار سختی نیست.
سعی کنید تا حدودی با کار تمامی عوامل صحنه و دستاندرکاران فیلمتان آشنایی مختصری داشته باشید. اینطور آنها برای شما احترام بیشتری خواهند گذاشت و قطعاً کیفیت کار نیز افزایش پیدا میکند.
دیدگاهها (0)