نوشتن شخصیت های شرور خفن - 3 کهن الگوی شرور از نولان، فینچر و پل توماس اندرسون

چطور یک کاراکتر شرور بنویسیم ؟ - بررسی 3 کهن الگوی شرور و نحوه نوشتن آن ها با بررسی نمونه هایی از فیلم های کریستوفر نولان، دیوید فینچر و پل توماس اندرسون.

نوشتنِ کاراکتر قهرمان آسان است ، اما اینکه بلد باشید چطور یک شخصیتِ شرور خفن بنویسید ، به تعمق و توجه ویژه تری نیاز دارد. با این که برخی از شخصیت های شرور می توانند ذاتا فقط شر باشند، خیلی از کهن الگوهای شخصیتِ شرور به ابعاد بیشتری نیاز دارند.  این مقاله ویدیویی حول محورِ نوشتنِ شخصیت های شرور درست حسابی میچرخد ، اما به هیچ وجه جامع و وحی منزل نیست. نوشتنِ یک کاراکتر شرور کار پیچیده و ظریفی است - در اینجا، ما فقط به بخش کوچکی از این اقیانوس میپردازیم . پس بیایید در مورد چگونگی نوشتن یک آدم بده با استفاده از مثال‌هایی از کریستوفر نولان و شوالیه تاریکی، اندرو کوین واکر و هفت ، و پل توماس اندرسون و خون به پا خواهد شد صحبت کنیم.

اولین کهن الگوی ما ، «شرور آینه ای» است . همان آنتاگونیستِ شرور که تقریباً بازتابی از قهرمان ماست. این نوع از شرورها ویژگی‌ها، اهداف یا دیدگاه‌هایی مشابه قهرمان از خود به  نشان می‌گذارند ، اما اغلب در روش بروز خود اختلاف نظر دارند. در این بخش به عنوان مثال، به چگونگیِ نوشتن یک شخصیت شرور درست حسابی مثل جوکر توسط جاناتان و کریستوفر نولان نگاه می کنیم. بتمن و جوکر هر دو برای مردم گاتهام و حتی برای طرف‌های قانونی مربوطه خود بیگانه محسوب می‌شوند . آن ها هدف یکسانی برای شکل دادن به زندگی در گاتهام دارند، اما روش های آنها به شدت متفاوت است .

حالا بیایید فیلمنامه هفت اثر اندرو کوین واکر و خلقِ " شرور تهدید کننده ، یک تهدید قریب الوقوع" را بررسی کنیم. گاهی اوقات، این شرور و تهدیدی که برای قهرمان (ها) به همراه دارد ، اساساً در داستان غایب است، اما این باعث نمی شود که آن ها از تأثیرگذاری یا قدرت کمتری برخوردار باشند . در فیلم Se7en، به غیر از دو حضور اجمالی، ما واقعاً جان دو را تا آخرین صحنه ملاقات نمی کنیم. و با این حال، در طول فیلم شاهد این هستیم که چه توانایی هایی دارد و از روایت‌های شاهدان عینی ماجرا با خبر می‌شویم و میفهمیم که او یک بیمار روانی تمام معناست . نکته اساسی در نوشتن شخصیت شرور این شکلی مثل جان دو در اینجا نهفته است - آن ها را غایب نگه دارید اما حتما کاری کنید که بدانیم با چه کسی یا چه چیزی روبرو هستیم.

و در نهایت،  "قهرمانِ شرور" را داریم که اگر در هر داستان دیگری بود آنتاگونیست میشد . مثلا الکس در پرتقال کوکی یا پاتریک بیتمن در فیلم روانی آمریکایی را در نظر بگیرید . ما برای الگو در زمینه نوشتن یک شخصیت قهرمانِ  شرور،  فیلم There Will Be Blood اثر پل توماس اندرسون را بررسی می کنیم. کلید نوشتن شخصیت های قهرمانِ شرور مثل دنیل پلین ویو این است که بین شرارت آن ها با افزودن کمی همدلی و همذات پنداری در کاراکتر تعادل برقرار کنید. ما باید آنقدری به او اهمیت بدهیم که وضعیت اسفبار و مخمصه های پیش روی این شخصیت را با تمام توجه تماشا کنیم ... اما در کنار این باید آنقدر بد هم باشند که به ما یادآوری کنند که هنوز هم شرورند.

صرف نظر از این که کدام یک از کهن الگوهای شخصیت شرور با داستان شما مطابقت دارند، باید بدانید که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند که آن ها را به یک شخصیت شرور تمام عیار تبدیل می کند. به قول معروف ، قدرت یک داستان فقط به اندازه قوی بودن شخصیت منفی آن است.