توضیحات
مشاهده بخش هایی از این برنامه :
در مورد برنامه درون اکتورز استودیو (Inside the Actors Studio)
این برنامه به عنوان یک سمینار تلویزیونی برای هنرجویان مدرسهی هنرهای نمایشی اکتورز استودیو آغاز شد؛ و در اصل فعالیت مشترک اکتورز استودیو و نیواسکول، در سال ۱۹۹۴، همراه با پل نیومن مدیر اسبق اکتورز استودیو به عنوان اولین مهمان برنامه بود، و خیلی زود به مهمترین برنامهی شبکهی براوو مبدل شد. در ابتدا در سالن اجتماعات Tishman نیواسکول در دهکدهی گرینویچ نیویورک ضبط میشد، و بعد از آن به مکان فعلی یعنی مرکز هنری مایکل شیمل در دانشگاه پیس نیویورک منتقل شد. این برنامه به عنوان سمیناری برای دانشجویان دانشکدهی هنرهای نمایشی اکتورز استودیو در دانشگاه پیس ارائه شده است.
در این برنامه در قیاس با مصاحبههای معمول با سلبریتیها، مصاحبهها ریتم کندتری دارند. بنابراین دوربینها معمولاً چند ساعت گفتوگو را ضبط میکنند ، که بعداً به اندازهی یک یا دو ساعت تدوین میشوند. نتیجه، همانطور که در مقالهی نیویورکتایمز بیان شد: «روی صندلی مهمان آقای لیپتون، بازیگران مدتی از ستاره بودن دست میکشند و هنرمند و معلم میشوند.» این مصاحبهها توسط سؤالاتی لیپتون روی کارتهای مشهور خود دارد پیش میروند، که گاهی اوقات دانش و تحقیق خوب وی در مورد زندگی میهمانان را نشان میدهد، که اغلب، برخی از آنها را شگفتزده میکند.
ای.ای.گیل منتقد ساندی تایمز در نقد و بررسی خود بر این برنامه نوشت: «قالب این برنامه ساده و به طرز احمقانهای الهامبخش است. اکتورز استودیو مدرسهی هنرهای نمایشی در نیویورک است که توسط استانیسلاوسکی و متد او به شهرت رسیده (اگرچه این برنامه جای دیگری فیلمبرداری شده است) این برنامهها به طور مشخص مسترکلاسهایی برای دانشجویان محسوب میشوند. هوشمندی برنامه در غروری است که به مهمانان میدهد، کسانی که بزرگترین و خودمحورترین بازیگران و سازندگان تئاتر و سینما هستند. افرادی که برای صحبت با دیگران بیش از اندازه بزرگ هستند، با «درون اکتورز استودیو» صحبت میکنند. آنها باور دارند که چیزی را برمیگردانند و مرواریدهای گرانبهای بینش را به نسل جدید ارائه میدهند. و چه کسی خوب به نظر نمیرسد وقتی آن را به دانشجویان علاقمند منتقل میکند؟ در حقیقت، این صرفاً یک برنامهی گفتوگو محور است، اما پوشش آموزش نسلهای آینده، به طور زیبندهای برافراشته شده است، بنابراین همه با لبخند حاضر شده و صحبت میکنند»
بیوگرافی مهمان برنامه : جاش برولین
چهرهی مردونه و جذابیت طبیعیاش حسابی به نفع جاش برولین تموم شده؛ پسر جیمز برولین، بازیگر معروف. توی کارنامهاش نقشهای مختلفی داره، از پلیس گرفته تا شکارچی و حتی رئیسجمهور آمریکا.
جاش برولین در ۱۲ فوریه ۱۹۶۸ توی سانتا مونیکای کالیفرنیا به دنیا اومده. مامانش، جین کامرون، اهل تگزاس بوده و فعالیتهایی توی زمینهی حمایت از حیوانات داشته. باباش هم جیمز برولینه، همون بازیگر معروف. به خاطر اینکه پدر و مادرش از هم جدا شده بودن و هر دوشون تو صنعت سرگرمی بودن، جاش اولش علاقهای به دنیای بازیگری نداشت. اما وقتی سال سوم دبیرستان یه کلاس بازیگری برداشت که فقط یه امتحانی کرده باشه، اونجا نقش «استنلی» رو توی نمایش «اتوبوسی به نام هوس» بازی کرد و دیگه عاشق بازیگری شد. اولین نقش سینمایی مهمش، نقش برادر بزرگتر تو فیلم The Goonies (1985) بود که براساس داستانی از استیون اسپیلبرگ ساخته شده بود. بعدش بلافاصله رفت سراغ تلویزیون و تو سریالهایی مثل Pilot (1987) The Young Riders (1989) بازی کرد. توی “Private Eye” نقش یه کارآگاه رو داشت و “The Young Riders” که قبل از جنگ داخلی آمریکا اتفاق میافتاد، توسط باباش کارگردانی شده بود.
بعد از “The Young Riders” دوباره برگشت به سینما، ولی موفقیتش معمولی بود. نقش فرعیای تو فیلم The Road Killers (1994) داشت که خیلی نگرفت. بعدش تو فیلم جنایی Gang in Blue (1996)، فیلم عاشقانه Bed of Roses (1996)، تریلر Nightwatch (1997) بازی کرد و تو My Brother’s War (1997) با باباش همبازی شد. ولی هیچکدوم خیلی دیده نشدن، مخصوصاً فیلم شکستخوردهی The Mod Squad (1999). تو اوایل دههی ۲۰۰۰ هم اوضاع خیلی فرقی نکرد. تو فیلم مستقل Slow Burn (2000) و تریلر علمیتخیلی Hollow Man (2000) بازی کرد و تو سریال تلویزیونی Mister Sterling (2003) نقش اصلی داشت. سال ۲۰۰۴ با بازیگر معروف دایان لین ازدواج کرد ولی تو سال ۲۰۱۳ جدا شدن.
تا سال ۲۰۰۷ خبری از موفقیت خیلی خاصی نبود، تا اینکه توی اون سال با چند فیلم حسابی ترکوند. نقش فرعی توی فیلم Grindhouse (2007) که توسط کوئنتین تارانتینو نوشته شده بود گرفت – این فیلم شامل دو داستان ترسناک بود. همون سال دو تا نقش پلیس بازی کرد: یکی یک شخص فاسد به اسم «نیک تروپو» تو فیلم American Gangster (2007) و یکی هم رئیس پلیس درستکار تو درام احساسی In the Valley of Elah (2007) با بازی تامی لی جونز و کارگردانی پل هگیس. ولی چیزی که واقعاً جاش برولین رو آورد وسط توجه همه، فیلم No Country for Old Men (2007) بود. فیلمی به کارگردانی برادران کوئن دربارهی مردی (نقش جاش) که یه کیف پر از پول نقد (۲ میلیون دلار) پیدا میکنه و توسط یه قاتل بیرحم (خاویر باردم که واسه این نقش اسکار گرفت) و یه کلانتر محلی (تامی لی جونز) دنبال میشه. این فیلم چهار تا اسکار برد، از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی.
سال بعدش، تو فیلم Milk (2008) نقش سیاستمداری ضعیف و تلخ به اسم دن وایت رو بازی کرد که واسهاش یه نامزدی اسکار آورد. همون سال، تو فیلم W. (2008) ساختهی الیور استون، نقش جورج بوش پسر رو بازی کرد. با اینکه خود فیلم خیلی موفق نبود، ولی بازی برولین خیلی مورد توجه قرار گرفت و Milk (2008) هم از نظر منتقدها و هم گیشه موفق بود.
بعدش تو فیلم کمدی جمعوجور Women in Trouble (2009) بازی کرد و سال ۲۰۱۰ چند تا نقش بزرگ گرفت. اولی فیلمی بود براساس کمیکبوک Jonah Hex (2010) که هم از نظر منتقدها شکست خورد هم از نظر فروش. ولی دوباره با الیور استون همکاری کرد تو فیلم Wall Street: Money Never Sleeps (2010)، که نقش یه بانکدار موفق و شخصیت منفی اصلی فیلم رو داشت، کنار ستارههایی مثل کری مولیگان، شایا لباف، مایکل داگلاس، الی والاک و فرانک لانگلا. همون سال تو فیلم You Will Meet a Tall Dark Stranger (2010) ساختهی وودی آلن هم بازی کرد و دوباره با برادران کوئن تو نسخهی جدید فیلم True Grit (2010) همکاری کرد. با اینکه تو سالهای اولش موفقیت آنچنانی نداشت، ولی همیشه تو انتخاب نقشها دقت داشت و اخیراً این وسواسش جواب داده. امید میره همین روند موفقیت رو ادامه بده، چون واقعاً استعدادش حالا داره به ثمر میرسه.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.