استیجینگ یا صحنه پردازی نبردهای شمشیرنوری جنگ ستارگان __حرکات دوربین در نبرد « آخرین جدای »
نبرد شمشیرنوری آخرین جدای ، یک مثال عالی است برای نشان دادن اینکه چگونه یک صحنه اکشن می تواند هم به راحتی فهمیده شود ، هم ارتباط عاطفی برقرار کند و تأثیرگذار باشد . دوئل های شمشیرنوری یکی از نمادین ترین و هیجان انگیزترین عناصر جنگ ستارگان هستند . ایده ی شمشیرهای لیزری از یک ایده درحد فیلم های درجه ب ، به صحنه های اکشنی پیچیده ، پیشرفته ، استادانه و مفصل تکامل یافته است . و شاید هیچ مثالی بهتر ازسکانس اتاق تاج و تخت (اتاق اسنوک ) برای یک صحنه ی مهم نبرد شمشیرنوری نباشد .
در این سکانس ، رایان جانسون صحنه را با قاب بندی ، حرکات دوربین و تدوین هدفمند ، کارگردانی می کند ، تا کنش ها واضح و روشن باشد و روابط شخصیت ها در مرکز توجه و تمرکز واقع شود . مثلا با حضور 10 نفر در صحنه در حال مبارزه ، همه چیز ممکن است به راحتی به الم شنگه تبدیل شود ، و شرایط آشفته ای را برای درک مخاطب ایجاد کند .
رایان جانسون ، برای این که کنش ها واضح و روشن باشد ، از چند تکنیک به نفع خود استفاده می کند . اول اینکه ، او نماهای متنوع زیادی را جوری میگیرد ، که شامل چندین کنش باشد ، که به او این امکان را می دهد که از تدوین اجتناب کند و همچنین به مخاطب فرصت بهتری می دهد تا همه چیز را روشن و بدون سردرگمی درک کند . او همچنین از حرکت دوربین استفاده می کند تا هم کایلو رن و هم ری را در همان نما قرار دهد ، حتی اگر هر کدام یک سمت اتاق بجنگند . او همچنین از قاب بندی استفاده می کند تا طرف های مخالف و متضاد مبارزه را ایجاد کند و نشان دهد .
این تکنیک های ساده می توانند در هر صحنه مبارزه و نبردی استفاده شوند . با کاهش سرعت عمل (کنش) و کات های کمتر ، مخاطب این فرصت را دارد که جغرافیای بصری کنش را نگه دارد و حفظ کند . می شود با حرکت دوربین و قاب بندی ، کاراکترها و رابطه آنها را در اولویت قرار دهید . اولویت بندی کاراکتر می تواند به شما کمک کند تا مخاطب بفهمد چرا آن را تماشا می کند ، با استفاده از آن می توانید جلوی تبدیل صحنه اکشن فیلمتان را به یک صحنه ی بیخود و بدون دلیل بگیرید.
