داستان سرایی بصری - تکنیک های فیلمبرداری «نیوتون توماس سیگل» (فیلمبردار فیلم رانندگی و بوهمین راپسودی)
در این ویدئو با رویکرد « نیوتون توماس سیگل » در داستانگویی بصری آشنا میشنویم که استفاده از تکنیکهای فیلمبرداری از جمله انتخاب لنز، حرکت دوربین، نسبت ابعاد تصویر و موارد دیگر را توضیح میدهد.
داستان سرایی بصری کلاً مربوط به سینماتوگرافی اثر است. اما بیان یک داستان با تصاویر متحرک آنقدرها هم که به نظر می رسد ساده نیست. وقتی پایِ داستان سرایی با فیلمبرداری وسط باشد ، هر فیلمبردار ابزارها و تکنیک های مختلفی برای استفاده دارد. در این ویدیو، چیزهای زیادی در مورد داستان سرایی بصری با استفاده از تکنیک های فیلمبرداری یاد میگیریم . از یکی از همه کاره ترین و ستایش نشده ترین فیلمبردارها ، نیوتون توماس سیگل . نیوتن توماس سیگل با فیلمشناسی بلندبالایش که شامل فیلم هایی مثل رانندگی (2011)، مردان ایکس (2000)، اعترافات یک ذهن خطرناک (2002)، بوهمین راپسودی (2018) است، به فیلمبرداری و داستان گویی بصری حرفهایش معروف است.
اول در مورد " لنزهای دوربین "صحبت می کنیم. در فیلم Cherry (2021)، سیگل و کارگردانان، آنتونی و جو روسو ، برای هر فصل از فیلم ، زبان بصری متمایزی در نظر گرفتند . در فصل اول، زمانی که چری برای اولین بار با امیلی آشنا شده و عاشقش میشود ، از لنزهای TODD-AO و Petzval استفاده کردند تا به این عاشقانه ، زیبایی دَوَرانی و نرم خارج از فوکوسی ببخشند. اما در فصل بعد ، وقتی که Cherry وارد دوره آموزشی نظامی می شود، لنز را با لنز ۱۴ میلی متری با زاویه باز عوض می کنند تا به تصاویر حسی سورئال و پر ادا و اطوار ببخشند.
سیگل همچنین از نسبت ابعاد تصویر به عنوان ابزار مهم دیگری در داستان سرایی بصری صحبت می کند. در فیلمش با اسپایک لی ؛ یعنی Da 5 Bloods (2020)، شهر هوشیمین را با استفاده از نسبت ابعاد تصویر مدرنتر و بزرگتر شهری بزرگ یعنی 2.40:1 فیلمبرداری کردند. اما پس از ورود به جنگلهای ویتنام ، قاب به نسبت تصویر بلندتر 1.85:1 باز میشود. در فیلم Cherry، در طول بخش آموزش نظامی، سیگل توضیح میدهد که میخواست او را در یک جعبه تنگ قرار دهد تا این را منتقل کند که چری تا چه حد به دام افتاده است. برای تجسم این موضوع، از یک قاب بسیار جعبه وار با نسبت ابعاد 1.66:1 استفاده کردند.
خود تکنیک های فیلمبرداری هم میتوانند مولفه بزرگی در زبان داستان گویی بصری باشند. مثلاً در فیلم سه پادشاه (1999)، دو تکنیک فتوشیمیایی هنگام ظهور فیلم به کار گرفته شده. اولین مورد از این تکنیکهای فیلمبرداری ،"تکنیکِ نادیده گرفتن بلیچ یا حفظ نقره" است که هنگام ظهور فیلم ، مقدار زیادی از نقره را در امولوسیون فیلم نگه میدارد . این کار باعث ایجاد کنتراست بالا و اشباع رنگ بیشتر می شود که سیگل در بخش ابتدایی فیلم از آن استفاده کرد، زمانی که سربازان در پایگاه نظامی حبس شده اند. تکنیک بعدی «cross process یا ویرایش ضربدری » نام دارد که در آن ، فیلم عمداً با استفاده از مواد شیمیایی «اشتباهی» ظاهر میشود. به عنوان مثال، ظهور و ثبوت فیلم نگاتیو رنگی مثل اسلاید رنگی و بالعکس.
زبان داستان سرایی بصری در فیلمسازی، زبانی است که همه ما به طور شهودی آن را درک می کنیم، اما فیلمسازان کمی میتوانند واقعاً به این زبان «صحبت کنند». فیلمبردارانی مثل نیوتن توماس سیگل بارها و بارها ثابت کرده اند که یکی از این فیلمسازان هستند .