شرح پایان فیلم «فارغ‌التحصیل» - مایک نیکولز چگونه پایانی نمادین را کارگردانی میکند [تکنیک های کارگردانی]
پخش آنلاین مخصوص اعضای ویژه می باشد برای خرید اشتراک اینجا را کلیک کنید

شرح پایان فیلم «فارغ‌التحصیل» - مایک نیکولز چگونه پایانی نمادین را کارگردانی میکند [تکنیک های کارگردانی]

تجزیه تحلیل پایان بندی فیلم فارغ‌التحصیل و تکنیک های کارگردانی که آن را بسیار جاودانه میسازد .

پایان فیلم « فارغ‌التحصیل » شاید حتی یکی از بزرگترین نتیجه گیری ها و پایان ها در تاریخ سینما باشد.چون طبیعتا باید دلیلی وجود داشته باشد که ما هنوز هم که بیش از پنج دهه از فیلم میگذرد ، میخکوب وضعیت بغرنج بن و ایلین هستیم.  بخشی از شکوه و عظمت آن را می توان به اینکه چگونه از آن انتظار می رود نسبت داد ... و اینکه اتفاقات غیر منتظره چطور ظاهر می شوند.  ما به نوبه خود در گفتگوی این مقاله ویدیویی با موضوع پایان فیلم فارغ‌التحصیل ، به این سکانس از چشم های کارگردان فیلم ، مایک نیکولز نگاه می کنیم.

در فیلمنامه ، پایان فیلم آنطور که ما ممکن است انتظار داشته باشیم اتفاق میفتد : بن شجاعانه ایلین را از عروسی خود نجات می دهد و آنها با اتوبوس شهری به سمت غروب آفتاب می روند.  با تمام این اوصاف ، تماشاگران در کنار بن حضور دارند و در حال تشویق و حمایت از حرکت فوق العاده عاشقانه او هستند. اما اگر فارغ‌التحصیل به همین جا ختم میشد ، دیگر پایانی نبود که ما تا امروز از آن صحبت کنیم.  بن و ایلین که در پشت اتوبوس نشسته اند ، زیر نگاه بی روح مسافران دیگر ، جلوی چشمان ما دگرگون می شوند. مایک نیکولز در یک نمای توشات (دونفره)، وقتی واقعیت پا به میدان میگذارد ، توشح آدرنالین (و قطعیت) را از چهره عاشقان جوان نشان می دهد.

بن از زمان فارغ التحصیلی بی هدف و بلاتکلیف بوده است. نمی داند با زندگی خود چه کند.  پس از یک رابطه نامناسب با خانم رابینسون ، نمی تواند خلاء وجودی خود را پر کند ، او عشق و همراهی را در ایلین پیدا می کند. بن از نظر خودش ، سرانجام هدف خود را پیدا کرده و برای بازگرداندن او دست به هرکاری میزند . و همین کار را هم انجام می دهد. اما در آخرین نما ، مایک نیکولز یک پرسش تکمیلی را برای بن ، ایلین و تماشاگران مطرح می کند که : حالا چه میشود؟

چرا فارغ التحصیل اینقدر جاودان است؟ پاسخ کوتاه به این سوال این است که به درونمایه ها و واقعیت هایی می پردازد که که برای همه ما صدق می کند و ملموس است . در پایان اکثر فیلم ها ، قهرمانان فیلم آنچه را که بدنبال آن هستند می یابند اما مایک نیکولز چیز دیگری به ما داد: عدم قطعیت. شاید  همین میزان از صداقت است که مخاطبان فیلم را هنوز بعد از گذشت 50 سال از آن ، مانوس و عجین نگه میدارد .