هنر صحنه آغازین فیلم - شش روش دیگر برای شروع یک فیلم، از دیوید فینچر تا دنی ویلنوو

صحنه های آغازین قسمت سوم - ما 6 راه دیگر برای شروع یک فیلم را بررسی می کنیم، از جمله فیلم خبری، جنایت، تراژدی، محیط ، یک روز از زندگی، و آدرس مستقیم.

صحنه‌های آغازین فیلم مسئولیت بزرگی در تعریف لحن، تثبیت شخصیت‌ها و اساساً متقاعد کردن مخاطب برای تماشای فیلم ، دارند. در قسمت های قبلی از این مجموعه آموزشی کوتاه صحنه های آغازین ، تکنیک هایی مانند

معرفی شخصیت شرور یا استفاده از فلش فوروارد را پوشش دادیم. در هنر صحنه آغازین بخش سوم، ما به شش تکنیک دیگر برای صحنه آغازین اشاره خواهیم کرد.

یکی از راه‌های شروع یک فیلم، استفاده از یک فیلم خبری یا پخش خبری برای ارائه نمایشی ناب به مخاطب است. این یک تکنیک صحنه آغازین است که برای ارائه هر چه بیشتر اطلاعات طراحی شده است، به ویژه هنگامی که با یک فرضیه مفهومی سنگین روبرو هستیم مانند فیلم فرزندان بشر. در این صحنه آغازین، بخشی از اطلاعات مهم را می شنویم، که ما را برای دنبال کردن طرح و داستان اصلی آماده می کند.

تکنیک صحنه آغازین بعدی با "جنایت" شروع می شود. معمولا یک قتل، این رویداد همان چیزی است که طرح و داستان را شروع می کند و مخاطب را به شاهد تبدیل می کند. برای فیلم زودیاک، دیوید فینچر و جیمز وندربیلت، فیلمنامه نویس، تمام تلاش خود را کردند تا یکی از اولین قتل های زودیاک را بازسازی کنند. این ما را به داستان علاقمند می کند و ما از نزدیک متوجه می شویم که گریسمیت و کارآگاهان با چه چیزی روبرو هستند.

شما همچنین می توانید فیلم را با یک تراژدی شروع کنید. معمولاً ما این را در مرگ یکی از اعضای خانواده می‌بینیم، اما مهم نیست که اتفاق چیست، تأثیر عاطفی ای که بر روی کاراکتر داشته است تا پایان داستان همراه اوست. در فیلم "Arrival"، ما می بینیم که لوئیز دخترش را به دلیل بیماری از دست می دهد، وقتی در طی فیلم با بیگانگان روبرو می شود و گذشته را به خاطر می آورد، می توانیم نشانه ها را به هم وصل کنیم.

اولین صحنه در یک فیلمنامه همچنین می تواند موقعیت یک محیط را نشان دهد، که به طور معمول این محیط را می توان یک کاراکتر در نظر گرفت. به گردش روح مانندی که در نوسترومو در فیلم بیگانه ریدلی اسکات مشاهده می کنیم فکر کنید یا اینکه چگونه کنار هم قرار گرفتن دو جهان (فضا و زمین) را در فیلم وال ای می‌بینیم. این یک روش بسیار موثر برای شروع یک فیلم است زمانی که ویژگی های یک محیط خیلی بیشتر از یک لوکیشن ساده است.

همچنین می‌توانید سکانس‌های آغازینی را انتخاب کنید که «روزی از زندگی» کاراکتر اصلی را نشان می دهد. برای داستان‌های شخصیت‌محور، به‌ویژه آن‌هایی که روال عادی زندگی با اتفاقی ناگهانی به هم می ریزد، ایده‌آل است. به عنوان مثال، در فیلم عجیب تر از تخیل، ما یک تجزیه و تحلیل دقیق و محاسباتی از روتین زندگی کاراکتر هارولد را مشاهده می کنیم که پایه ای هست برای اتفاقات و شلوغی هایی که بعد در ادامه فیلم با آنها مواجه خواهد شد.

تکنیک نهایی برای یک صحنه آغازین، آدرس مستقیم است که با عنوان شکستن دیوار چهارم نیز شناخته می شود. اینکه یک شخصیت مستقیماً با ما صحبت کند، فاصله بین دنیای فیلم و دنیای مخاطب را از بین می برد. ناگهان، ما بخشی از داستان هستیم .

اینها تنها شش گزینه برای صحنه های آغازین هستند برای فیلم هایی که داستان آنها برای این موارد مناسب باشد.با استفاده از این موارد می توانید فیلم خود را با یک صحنه آغازین عالی شروع کنید.