چرا آنتون شیگور یک آنتاگونیست تمام عیار است؟ تحلیل شخصیت آنتون شیگور
چرا آنتون شیگور یک کاراکتر فوق العاده است ؟ در این ویدئو با موضوع تجزیه تحلیل شخصیت آنتون شیگور، بررسی می کنیم که این شخصیت چطور کاملاً با مضامین «جایی برای پیرمردها نیست» مطابقت دارد.
آنتون شیگور ، فوراً به یک نماد در «جایی برای پیرمردها نیست» (2007) تبدیل شد. در حالی که سال ها طول میکشد تا برخی از کاراکتر های شرور سینما به جایگاه خود در فهرست بزرگان تمام دوران برسند، شیگور قبل از پخش تیتراژ پایانی این کار را انجام میدهد. اما علت آن چیست ؟ چه چیزی او را به عنوان یک آنتاگونیست تا این حد جذاب می کند؟ امروز با تحلیل شخصیت آنتون شیگور، همه چیزهایی که در مورد این کاراکتر میدانیم را کالبدشکافی میکنیم. و خواهیم دید که جذابیت او به نحوه استفاده نمادین از او گره خورده است.
اول بیایید در مورد جزئیاتی از شخصیت او که می توانیم در ظاهر Anton Chigurh مشاهده کنیم صحبت کنیم. عجیب ترین ویژگی او ، مدل موهایش است که بیشتر به یک کلوپ شبانه دیسکو می خورد تا یک قاتل روانی. اما همانطور که هیراستایلیستِ فیلم، پل لبلانک، اشاره می کند، این امر آگاهانه و عمدی بوده است. لباسهای شیگور هم تلاش ضعیفی برای ادغام با محیط غرب تگزاس است. اضافه بر این ها ، لهجه اوست که در اجرای باردم خنثی می شود. همه این ویژگی ها با هم ، نشان میدهد که شیگور به وضوح از زمان و مکان دیگری آمده .
آنتون شیگور قربانیانش را با یک پیستول با گلوله یا (Captive Bolt Pistol) که معمولاً برای ذبح گاو استفاده می شود و با سلاح گرم مجهز به صدا خفه کن می کشد. او همچنین به طرز بی امانی در تعقیب لولین ماس (جاش برولین) و کیسه پول است. همه این ها در مجموع، او را به یک قاتل سنگدل و در عین حال تاثیرگذار تبدیل کردهاند .
ویژگی بعدی ، کنش های شیگور است که ابهام بیشتری ایجاد می کند - ظاهراً هیچ حساب و کتابی در این وجود ندارد که چرا اکثر کسانی که با آنها روبرو می شود را می کشد اما به بعضی ها اجازه می دهد زندگی کنند، حتی گاهی اوقات بر اساس پرتاب سکه تصمیم میگیرد چه کند. اما علیرغم شهرتش به عنوان یک ماشین کشتار، ذره ای انسانیت هم در او وجود دارد که در موارد نادری پدیدار میشود . در یک صحنه اولیه با صاحب پمپ بنزین، بادام هندی به گلوی شیگور میپرد ، که عملی کاملاً آسیبپذیر و «انسانی» است.
اما چیزی که واقعاً به آنتون شیگور به عنوان یک کاراکتر برتری میبخشد این است که به چه زیبایی ، مضمون No Country for Old Men را به تصویر میکشد . در کتاب و فیلم، کلانتر بل از وضعیت جهان ابراز تاسف می کند - رشد خشونتی بی معنی و خالی از اخلاق ، بل را در یک معضل وجودی قرار داده است. منشأ این انحطاط اخلاقی مثل خود شیگور مبهم و خطرناک است. همانطور که جوئل کوئن، یکی از نویسندگان و کارگردانان فیلم، اشاره می کند، شیگور هم قرار است یک شخصیت انسانی باشد، هم یک ایده و انگاره . جوئل کوهن با معرفی آنتون شیگور به عنوان یک تهدید مبهم و خشونت آمیز، همه چیزهایی که بل از آن می ترسد و درونمایه واقعی «جایی برای پیرمردها نیست» را مجسم می کند.
این مسئله درسی برای نویسندگان است: اینکه شما می توانید شخصیت شرور خود را ظالم، عجیب یا ترسناک کنید، اما اگر بتوانید آن ها را مستقیماً به درونمایه داستان خودگره بزنید، آن زمان است که داستان سرایی محشری متولد می شود.