چگونه دیوید فینچر و آرون سورکین یک قوسِ فروپاشی بی نقص خلق می کنند - تجزیه و تحلیل فیلم «شبکه اجتماعی»
پخش آنلاین مخصوص اعضای ویژه می باشد برای خرید اشتراک اینجا را کلیک کنید

چگونه دیوید فینچر و آرون سورکین یک قوسِ فروپاشی بی نقص خلق می کنند - تجزیه و تحلیل فیلم «شبکه اجتماعی»

درسی در مورد نحوه نوشتن قوس شخصیت ، به ویژه یک قوس تغییر منفی کاراکتر با استفاده ازفیلم « شبکه اجتماعی » نوشته آرون سورکین.

اکثر شخصیت های اصلی داستان به نوعی تغییر می کنند اما همه تغییرات مثبت نیستند. در فیلمنامه ای که آرون سورکین برای فیلم «شبکه اجتماعی» نوشته ، ما یک نمونه عالی از قوس تغییر منفی را دریافت می کنیم.

در ویدیو مقاله امروز با استناد به فیلم « شبکه اجتماعی » ، قصد داریم  با استفاده از مفاهیم نحوه نوشتن قوس شخصیت توسط « کِی. اِم. ویلند » نویسنده ، به فیلمنامه سورکین  بپردازیم.  در تجزیه و تحلیل « شبکه اجتماعی » ، ما به اعماق کارهایی که شخصیت هایی مانند مارک زاکربرگ برای دستیابی به خواسته ها و نیازهای خود انجام می دهند ، پی خواهیم برد.

در آخرین قسمت از مجموعه ما در 4 پایان دیگر برای هر فیلم ، ما به آنچه که به آن پایان تلخ و شیرین می گوییم نگاهی می اندازیم.  این زمانی است که قهرمان داستان به خواسته خود می رسد ، اما نمیتواند به آنچه واقعاً « نیاز» دارد برسد . مثلا در مورد زاکربرگ ، خواسته او این است که " کاری اساسی انجام دهد تا مورد توجه باشگاه های برتر نخبه در هاروارد قرار گیرد ". اما نیاز او ، که در همان صحنه اول نیز مشخص میشود  ، این است که بیشتر از خودگذشتگی کند و مهارت های ارتباطی خود را توسعه دهد.

از میان بسیاری از تکنیک های فیلمنامه نویسی که برای دانستن نحوه نوشتن یک قوس شخصیت ضروری است ، یافتن "دروغ" آنها در اولویت اصلی است. کِی. اِم. ویلند این را  "دروغی که کاراکتر باور دارد" توصیف می کند ، که یک فرض و پندار در مورد خودشان یا جهان پیرامون خودشان است ، "این اشتباه است - اما آنها از صمیم قلب به آن باور دارند".  در یک قوسِ فروپاشی ، کِی. اِم. ویلند توضیح می دهد که خواسته های شخصیت اغلب به طور مستقیم با "دروغ" گره خورده است و تصمیماتی که آنها می گیرند ، همانطور که خواسته های خود را دنبال می کنند ، آنها را به دنبال همان دروغ سوق می دهد.

در « شبکه اجتماعی »، دروغ مارک این است که احساس می کند پذیرفته شدن در گروه های نخبه اجتماعی در هاروارد ، "منجر به زندگی بهتری می شود" . در تلاش هایش برای دستیابی به خواسته هایش ، او با دیویا نارندرا و دوقلوهای وینکلووس روبرو می شود که با مارک قرارداد می بندند تا به آنها در ایجاد یک شبکه اجتماعی منحصر به فرد برای دانشجویان هاروارد کمک کند.  مارک به جای پیش رفتن طبق قوانین ، تصمیم می گیرد ایده آنها را بدزدد و و آن را به چیزی که متعلق به خودش است تبدیل کند - بنابراین فیس بوک زاده می شود.  در طول مسیرش به سمت موفقیت ، مارک کاملاً به هر چیزی که فکر می کرد می خواهد می رسد. اما برایش گران تمام میشود و مشکلاتی به همراه دارد از جمله - روابط شخصی نزدیکش  . ابتدا ، دوست دخترش ، اریکا ، و سپس مهمتر از همه ، دوستی و مشارکتش با ادواردو.  در این قوس تغییر منفی ، مارک "دروغ" را پذیرفت ، "حقیقت" را رد کرد و تنها ماند - جوانترین میلیاردر جهان بدون هیچ رابطه معنی داری در زندگی خود.