چگونه می توان فیلمنامه ای مشهور و مورد پسند مردم نوشت - بازگشت به آینده و قوس شخصیت
پخش آنلاین مخصوص اعضای ویژه می باشد برای خرید اشتراک اینجا را کلیک کنید

چگونه می توان فیلمنامه ای مشهور و مورد پسند مردم نوشت - بازگشت به آینده و قوس شخصیت

دلیلی وجود دارد که چرا بازگشت به آینده به چنین فیلم شاخصی تبدیل شد - این فیلم با یک فیلمنامه بی نقص ساخته شده آغاز شد. نویسندگان رابرت زمکیس و باب گیل به طریقی موفق شدند قهرمان اصلی خود ، مارتی مک فلای ، را بدون نیاز به قوس شخصیتی سنتی ، به خواسته و نیازهایش برسانند. این اصلا چگونه ممکن است؟ در این قسمت اول از یک مینی سریال در مورد نحوه نوشتن پایان فیلمنامه ، ما در حال ورود به DeLorean هستیم و تا 88 مایل در سرعتش رو بالا می بریم.  

فقط 4 راه برای پایان دادن به یک فیلم وجود دارد و هر کدام به این موضوع برمی گردند که آیا قهرمان خواسته ها و یا نیازهای آنها را برآورده می کند یا نه. اول ، بیایید در مورد خواسته ها صحبت کنیم هنگام نوشتن یک فیلمنامه ، "خواست" چیزی خارجی و خاص قهرمان اصلی است که داستان را به جلو می کشاند. در بازگشت به آینده ، خواسته اولیه مارتی این است که یک راک استار باشد اما با معرفی ماشین زمان Doc Brown’s DeLorean همه چیز تغییر می کند. هنگامی که او 30 سال در گذشته گیر می افتد ، مارتی مک فلای ناخواسته تاریخچه خانوادگی خود را مختل می کند و بنابراین ، یک خواست جدید ایجاد می کند - این که والدین خود را عاشق هم کند.

نیازها چیزی درونی برای شخصیت است اما همگانی برای همه ما است و چیزی است که قوس شخصیتی آنها را هدایت می کند. اما در بازگشت به آینده ، مارتی واقعاً قوس شخصیتی سنتی ندارد. او چیزی را دارد که کی.ام. .ایلند آن را "قوس شخصیت مسطح" توصیف می کند که در آن شخصیت اصلی شخصاً تغییر نمی کند بلکه کاتالیزور تغییر شخصیت های اطرافش می شود. بنابراین ، "نیاز" بیشتر به پدر مارتی ، جورج مک فلای نسبت داده می شود. جورج باید برای از خودش دفاع کند و اعتماد به نفس داشته باشد.

اینجاست که جالب می شود - نیاز مارتی این است که بر ترس خود از تبدیل شدن به یک "بی دست و پا" مثل پدرش غلبه کند. بنابراین ، همانطور که مارتی جورج را وادار می کند تا به یک شخصیت قوی تر و قاطع تر تبدیل شود ، او در عین حال در تلاش برای نیاز خود است. در پایان ، مارتی خواسته و نیاز خود را پیدا می کند ، و در آنچه ما آن را "پایان شیرین" می نامیم اوج می گیرد.