توضیحات
مشاهده بخش هایی از این برنامه :
در مورد برنامه درون اکتورز استودیو (Inside the Actors Studio)
این برنامه به عنوان یک سمینار تلویزیونی برای هنرجویان مدرسهی هنرهای نمایشی اکتورز استودیو آغاز شد؛ و در اصل فعالیت مشترک اکتورز استودیو و نیواسکول، در سال ۱۹۹۴، همراه با پل نیومن مدیر اسبق اکتورز استودیو به عنوان اولین مهمان برنامه بود، و خیلی زود به مهمترین برنامهی شبکهی براوو مبدل شد. در ابتدا در سالن اجتماعات Tishman نیواسکول در دهکدهی گرینویچ نیویورک ضبط میشد، و بعد از آن به مکان فعلی یعنی مرکز هنری مایکل شیمل در دانشگاه پیس نیویورک منتقل شد. این برنامه به عنوان سمیناری برای دانشجویان دانشکدهی هنرهای نمایشی اکتورز استودیو در دانشگاه پیس ارائه شده است.
در این برنامه در قیاس با مصاحبههای معمول با سلبریتیها، مصاحبهها ریتم کندتری دارند. بنابراین دوربینها معمولاً چند ساعت گفتوگو را ضبط میکنند ، که بعداً به اندازهی یک یا دو ساعت تدوین میشوند. نتیجه، همانطور که در مقالهی نیویورکتایمز بیان شد: «روی صندلی مهمان آقای لیپتون، بازیگران مدتی از ستاره بودن دست میکشند و هنرمند و معلم میشوند.» این مصاحبهها توسط سؤالاتی لیپتون روی کارتهای مشهور خود دارد پیش میروند، که گاهی اوقات دانش و تحقیق خوب وی در مورد زندگی میهمانان را نشان میدهد، که اغلب، برخی از آنها را شگفتزده میکند.
ای.ای.گیل منتقد ساندی تایمز در نقد و بررسی خود بر این برنامه نوشت: «قالب این برنامه ساده و به طرز احمقانهای الهامبخش است. اکتورز استودیو مدرسهی هنرهای نمایشی در نیویورک است که توسط استانیسلاوسکی و متد او به شهرت رسیده (اگرچه این برنامه جای دیگری فیلمبرداری شده است) این برنامهها به طور مشخص مسترکلاسهایی برای دانشجویان محسوب میشوند. هوشمندی برنامه در غروری است که به مهمانان میدهد، کسانی که بزرگترین و خودمحورترین بازیگران و سازندگان تئاتر و سینما هستند. افرادی که برای صحبت با دیگران بیش از اندازه بزرگ هستند، با «درون اکتورز استودیو» صحبت میکنند. آنها باور دارند که چیزی را برمیگردانند و مرواریدهای گرانبهای بینش را به نسل جدید ارائه میدهند. و چه کسی خوب به نظر نمیرسد وقتی آن را به دانشجویان علاقمند منتقل میکند؟ در حقیقت، این صرفاً یک برنامهی گفتوگو محور است، اما پوشش آموزش نسلهای آینده، به طور زیبندهای برافراشته شده است، بنابراین همه با لبخند حاضر شده و صحبت میکنند»
بیوگرافی مهمان برنامه : سلما هایک
سلما هایک ، دوم سپتامبر ۱۹۶۶ توی کوآتزاکوآلکوس، مکزیک به دنیا اومد. پدرش لبنانیه و مادرش اصالتاً مکزیکی/اسپانیایی داره. بعد از دیدن فیلم ویلی وونکا و کارخانه شکلات سازی (۱۹۷۱) در سینمای محلی، تصمیم گرفت بازیگر بشه. وقتی ۱۲ سالش بود، فرستاده شد به آکادمی هنر در نیواورلان، لوئیزیانا. بعد از اینکه توی دانشگاه معتبر Universidad Iberoamericana در مکزیک تحصیل کرد، احساس کرد آماده است جدی بازیگری رو دنبال کنه.
بعدم سریع نقش اصلی توی سریال ترزا (۱۹۸۹) رو بازی کرد، سریالی خیلی موفق که باعث شد توی مکزیک ستاره بشه. اما، چون آرزو داشت فیلم بسازه و استعداد و علاقهاش رو کشف کنه، در سال ۱۹۹۱ هم ترزا رو ترک کرد و هم مکزیک رو. طرفداراش که ناراحت بودن، شایعه پخش کردن که با رئیسجمهور مکزیک رابطه مخفی داره و فرار کرده چون میخواست از خشم همسرش در بره. خودش راهی لسآنجلس شد. با شور و هیجان سادهلوحانه به هالیوود نزدیک شد ولی زود فهمید که بازیگرهای لاتین توی هالیوود معمولا به عنوان معشوقه، خدمتکار یا فاحشه محلی نوعسازی میشن. تا آخر ۱۹۹۲، فقط نقشهای کوچیک گرفت. توی سریال Street Justice (۱۹۹۱)، The Sinbad Show (۱۹۹۳)، Nurses (۱۹۹۱) و نقش یک خدمتکار در Dream On (۱۹۹۰) ظاهر شد. حتی توی فیلم My Crazy Life (۱۹۹۳) فقط یک دیالوگ داشت. چون از بازیگران انگلیسیتبار ناامید شده بود، عصبانیتش رو توی برنامه زنده پخش شبانه Paul Rodriguez فریاد زد.
تصادفاً رابرت رودریگز و همسرش الیزابت اولسن هم تماشاش میکردن و بلافاصله شیفتهاش شدن. خیلی زود فرصت بزرگ رو پیدا کرد — بازی در کنار آنتونیو باندراس توی فیلم کلاسیک Desperado (۱۹۹۵)، که باعث شد توی هالیوود معروف شه. تماشاگران هم خیلی ازش خوششون اومد، مثل رودریگز. بعدش، دوباره توسط رودریگز انتخاب شد تا توی فیلم کلاسیک From Dusk Till Dawn (۱۹۹۶) بازی کنه. اولین نقش ستارهش در همان سال با فیلم Fools Rush In (۱۹۹۷) در کنار متیو پری بود. این فیلم کمی موفق بود و شهرتش رو بیشتر کرد. بعدش در فیلمهایی مثل Breaking Up (۱۹۹۷) با راسل کرو، ۵۴ (۱۹۹۸)، Dogma (۱۹۹۹) و In the Time of the Butterflies (۲۰۰۱) بازی کرد؛ فیلم هنری کوچیک که جایزه ALMA بهترین بازیگر رو برنده شد و همینطور در فیلم پرفروش تابستانی Wild Wild West (۱۹۹۹). شرکت تولید خودش، Ventanarosa، فیلم مکزیکی No One Writes to the Colonel (۱۹۹۹) رو ساخت که در جشنواره کن نمایش داده شد و به عنوان نماینده رسمی مکزیک برای اسکار بهترین فیلم خارجی انتخاب شد.
دهه جدید رو با آرامش شروع کرد، در حالی که داشت برای نقش رویایی خودش، فریدا کالو، آماده میشد و بازی میکرد؛ نقاش مشهور مکزیکی که تمام عمرش تحسینش میکرد و میخواست داستانش رو روی پرده بیاره. فیلم Frida (۲۰۰۲) پر از شور و اشتیاق بود، با بازی خودش و آلفرد مولینا در نقش همسر خیانتکار کالو، دیگو رودریگز. توی فیلم ستارههایی مثل آنتونیو باندراس، اشلی جنینگز، جفری رش، اد وینتون و والرینا گولینو هم حضور داشتن. این فیلم موفقیت تجاری داشت و نامزد شش جایزه اسکار شد، از جمله بهترین بازیگر نقش اول برای هایک. برنده جوایزی برای میکاپ و موسیقی توسط الیوت گولتنال شد. در همان سال، کارگردانی رو هم شروع کرد و فیلم The Maldonado Miracle (۲۰۰۳) رو ساخت که توی جشنواره Sundance نمایش داده شد. در ۲۰۰۳، در قسمت پایانی سهگانه Desperado به نام Once Upon a Time in Mexico (۲۰۰۳) نقشآفرینی کرد، دوباره در کنار باندراس. همچنین در فیلم After the Sunset (۲۰۰۴) مقابل پیرس بروسنان و Ask the Dust (۲۰۰۶) مقابل کالین فارل بازی کرد. بعدش توی فیلم Bandidas (۲۰۰۶) که پنیلوپه کروز هم نقش داشت، و Lonely Hearts (۲۰۰۶) در کنار جرد لتو ظاهر شد.
توضیحات تکمیلی
| زمان برنامه | 44 دقیقه |
|---|---|
| حجم | 682 مگابایت |
| مهمان | Salma Hayek |






دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.